به خاطر انسانیت، به خاطر علم و دانش، از آزادی امید کوکبی؛ جوان ترکمن، دانشمند فیزیک اتمی دفاع کنیم!

امید کوکبی، دانشمند جوانی است که اکنون یک سال است در زندان جمهوری اسلامی به سر می‌برد. او دو بار به آیت‌الله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه ایران نامه نوشته و خواستار رسیدگی به وضعیت خود گردید. عده‌ای از دانشمندان و استادان دانشگاه‌های جهان و برندگان جایزه نوبل نیز به آقای سید‌علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نامه نوشتند و درآن خواستار رسیدگی به وضع امید و آزادی هر چه سریع‌تر وی گردیدند. متأسفانه تاکنون هیچ یک از این اقدامات ثمری نداده و امید کوکبی همچنان بلاتکلیف و زیر شکنجه‌های روحی و روانی در زندان اوین محبوس است.

امید کوکبی؛ جوان ترکمن، دانشمند فیزیک اتمی و به نظر بسیاری از کارشناسان از نوابغ این رشته؛ در ١٠ بهمن ماه سال ١٣٨٩ به هنگام بازگشت از آمریکا جهت دیدار با خانواده‌اش در فرودگاه امام خمینی ایران به اتهام «ارتباط با دول متخاصم و کسب درآمد نامشروع» بازداشت گردید.

او دوره دکترای خود را در بارسلون اسپانیا به اتمام رسانده و برای تکمیل دوره تحصیلی خویش به دانشگاه تگزاس آمریکا دعوت گردید. وی تمامی اتهامات وارده از سوی حکومت جمهوری اسلامی را رد کرده و در نامه نخست خویش خطاب به رئیس قوه قضاییه خواهان آن گردید که هر چه سریع‌تر به وضعیت او رسیدگی شده و در یک دادگاه منصفانه مورد محاکمه قرار گیرد. مقامات جمهوری اسلامی نه تنها به نامه وی پاسخی ندادند، بلکه در راه ارتباط وی با وکیل خود نیز کارشکنی نموده و او را از تأمین حداقل شرایط عادلانه و انسانی برای دفاع از خویش محروم نمودند.

اینک یک سال از زندانی شدن امید می‌گذرد و در ملاقات او با خانواده‌اش نیز محدودیت ایجاد کرده‌اند. خود امید در باره "گناهی" که موجب محروم شدن از زندگی طبیعی و پژوهش‌های علمی‌اش شده، در نامه دوم خود به آقای لاریجانی چنین نوشته است: «تنها گناه من اين بوده و هست که تحصيلاتم منحصر به فرد بوده و در ايران کسی در اين رشته تخصص و تحصيلات من را ندارد و از بد حادثه ظاهراً اين تخصص شديدا مورد نياز واقع شده است.»

به امید کوکبی اتهام «ارتباط با دول متخاصم و کسب درآمد نامشروع» را می‌زنند، خود او در رد این اتهام در نامه‌ای که نوشته چنین اشاره می‌کند: «چگونه می‌شود به کسی که متهم به جاسوسی يا ارتباط با اجانب است اطمينان کرد و او را به محرمانه‌ترين و سری‌‌ترين بخش اسرار نظام دعوت کرده و از او درخواست همکاری نمود‌؟»

یکی از همکلاسی‌های دوران دانشگاهی او که امید را از نزدیک می‌شناخت می‌گوید، امید در هیچگونه فعالیت سیاسی شرکت نداشته و همواره با کارهای علمی سرگرم بود. اوضمن رد اتهام همکاری امید با دولت‌های بیگانه اعتقاد دارد که یکی از دلایل عمده حبس او به دلیل تعلق قومی به ترکمن‌ها می‌باشد.

هموطنان! تا دیر نشده برای رسیدگی به وضع امید کوکبی از سوی مقامات جمهوری اسلامی و آزادی او اقدام نماییم. امید را تنها نگذاریم! همه امکانتمان را بکار گیریم و از مسئولان دولتی ایران بخواهیم که در اسرع وقت اقدامات لازم را برای رسیدگی هر چه سریع‌تر به پروندۀ این زندانی نخبه‌ی علمی انجام دهند. ما انتظار داریم که حداقل شرایط لازم بایستی برای دفاع عادلانه امید از خود در برابر اتهامات بی‌اساس به گفته‌ی خود وی فراهم گردیده و در یک دادگاه بی‌طرف و منصف مورد محاکمه قرار گیرد.
شنبه، ۱۵ بهمن ۱۳۹۰
احمد مرادی- سردبیر سایت تورکمنصحرا مدیا
سایت خبری و فرهنگی ترکمنصحرا

----

تصاحب و تخریب منزل زندانی سیاسی ارژنگ داودی توسط یکی از عوامل وزارت اطلاعات

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"یکی از عوامل وزارت اطلاعات که منزل مسکونی زندانی سیاسی ارژنگ داودی را به دستور دفتر خامنه ای تصاحب کرده بود چند روزی است که مشغول تخریب آن می باشد.

منزل زندانی سیاسی اژنگ داودی که در پی دستگیری وی و به سرقت بردن اموالش توسط دفتر خامنه ای در اختیار تام  یکی از عیادی وزارت اطلاعات قرارداده شده بود، در طی چند روز گذشته شروع به تخریب این منزل نموده اند و در حال خاک برداری  و از بین بردن کامل آن هستند. فردی که منزل را تصاحب کرده و در حال تخریب آن می باشد زنی بنام سلطانی می باشد.

منزل شخصی زندانی سیاسی ارژنگ داودی در سال 1382 و زمانی که وی در زندان بود به دستور بازجویان وزارت اطلاعات و توسط حسن زارع دهنوی  معروف به (حسن حداد)  پلمپ و توقیف  گردید و همسر این زندانی سیاسی را از منزل شخصی اش آواره نمودند.

پس از این وکلای آقای داودی مسئلۀ باز پس گیری منزل را پیگیری نمودند و دادگاه انقلاب حکم به باز پس گرفتن منزل داد و پلمپ منزل توسط مامورین امنیتی فک گردید.اما پس از مدتی مامورین وزارت اطلاعات در آنجا حاضر شدند و منزل را بزور از خانواده آقای داودی دوباره باز پس گرفتند. این بازپس گیری با نامه کتبی دفتر علی خامنه ای صورت گرفت.

در طی چند هفتۀ گذشته فشارهای طاقت فرسا و شرم آوری توسط بازجویان وزارت اطلاعات  علیه خانواده زندانی سیاسی ارژنگ داودی اعمال شده  که جزئیات کامل آن متعاقبا اعلام خواهد شد.

از طرفی دیگر زندانی سیاسی ارژنگ داودی تحت فشارهای غیر انسانی و طاقت فرسا قرار دارد و تا به حال بارها به سلولهای انفرادی و یا شکنجه گاه وزارت اطلاعات بند 209 برده شده است و تحت شکنجه های وحشیانه جسمی قرار گرفته است. او از بهمن سال گذشته تا به حال از داشتن هرگونه تماسی با خانواده اش محروم می باشد.

ولی فقیه علی خامنه ای فشارهای شرم آور و غیر انسانی  علیه زندانیان سیاسی و خانواده های آنها به نحو جنون آمیزی تشدید کرده است که از جملۀ آنها مصادره ، تصاحب و تخریب  منازل شخصی و آواره  کردن خانواده های  آنها، تهدیدهای مستمر و تحت فشار قرار دادن خانواده های زندانیان سیاسی و حتی نوع شرم آور تر آن فشار آوردن بر روی همسران زندانیان سیاسی برای جدا شدن از همسران زندانی خود می باشد.ولی فقیه علی خامنه ای از طریق صادق لاریجانی جنایتکار علیه بشریت و منصوب وی در قوۀ قضاییه و وزارت اطلاعاتش اینگونه فشارها و اعمال قرون وسطایی را بر خانواده های زندانیان سیاسی روا می دارد تا شاید فضای رعب و وحشت در جامعه را بگستراند

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، مصادره ،تصاحب و تخریب منازل زندانیان سیاسی بدستور دفتر خامنه ای و ایجاد فشارهای شرم آور و غیر انسانی علیه خانواده های زندانیان سیاسی را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

15 بهمن 1390 برابر با 04 فوریه 2012

----

رژیم ایران شهروندان مقیم خارج کشور را هدف قرار می‌دهد

رویا برومند

صدایش را که همبندانش را به خنده می‌انداخت می‌شنیدم. بعضی وقت‌ها حتی نگهبانان را نیز می‌خنداند."  این شهادت یک زندانی سیاسی سابق در مورد همبندی خود زهرا بهرامی ‌است. او می‌گوید "زهرا سرزنده بود، نسبت به سایر زندانیان مهربان و در مقابل زندانبانان جسور و مقاوم بود."
(
از مصاحبه بنیاد برومند با یک زندانی سیاسی سابق، ژانویه ۲۰۱۲)

یک سال پیش در یکی از آخرین روزهای ژانویه ۲۰۱۱، جمهوری اسلامی ایران خبر اعدام زهرا بهرامی، شهروند ایرانی-هلندی را که برای بازدید به ایران رفته بود،  اعلام کرد. خانم بهرامی یکی از ایرانیان مقیم خارج کشور بود که در پی یک روند قضایی ناعادلانه مجازات شده‌اند. طی سال‌ها چندین ایرانی با ملیت دوگانه که با جامعه مدنی ایران کار کرده، موجب تسهیل تبادل نظرات شده و یا اخبار مربوط به ایران را منعکس کرده بودند، دستگیر شده‌اند. برخی به لطف فشار مداوم بین‌المللی آزاد شده‌اند. برخی دیگر اما هنوز در زندان اند یا مشغول گذراندن دوران حبس خود هستند و یا همچون سعید ملک‌پور، شهروند ایرانی-کانادایی و برنامه نویس کامپیوتر، در انتظار اعدام نشسته‌اند. پیام دولت روشن است: ارتباط مستقل برقرار کردن با ایرانیان و یا انعکاس صداهایشان مجاز نیست. و البته این پیام موثر هم واقع می‌شود.

زهرا بهرامی به دلایل سیاسی دستگیر شد. اما محکومیت گذشته‌اش برای دولتی که تلاش می‌کند ایرانیان را از بقیه جهان منزوی کند، او را به هدفی آسان تبدیل کرد. سعید ملک پور،  که به گفته خانواده‌اش در اثر شکنجه سر و فکش شکسته بود، اعترافاتی تحت فشار انجام داد و در روند قضایی مخدوش، به مرگ محکوم شده است. نقش فعال سپاه پاسداران در پرونده او و بی‌اعتنایی قاضی نسبت به درخواست دیوان عالی برای توجه به کاستی‌های تحقیقات، نشانگر آن است که دستگیری وی با انگیزه سیاسی صورت گرفته و ممکن است به موفقیت او در ارائه روش‌های فنی که ارتباط ایرانیان خارج و داخل کشور را آسان می‌کرد مربوط باشد. اما او ظاهراً به جرم این که نرم افزارش برای ساختن یک سایت پورنوگرافی، که از قضا یکی از پربیننده‌ترین سایت‌های ایران بود، مورد استفاده قرار گرفته، آسیب پذیر می‌باشد. محکومیت وی به عنوان "مفسد فی‌الارض" توسط دیوان عالی کشور مورد تایید قرار گرفته و هرلحظه ممکن است که اعدام شود.

ارعاب ایرانیان خارج از کشور یکی از ویژگی‌های سیاست ایران تحت ریاست جمهوری احمدی نژاد بوده است. برای نظام حاکم هیچ گفتمانی که برداشت خودش از خواست ایرانیان را به چالش بکشد، قابل تحمل نیست. این حکومت هر فرد یا گروهی را، که فعالیت یا سخنش تحت کنترل و هدایت خود رژیم نباشد، ساکت می‌کند. همچنین ایرانیان مقیم خارج  کشور را، که به ایران سفر کرده و با هموطنانشان ارتباط برقرار می‌کنند، مورد هدف قرار می‌دهد تا از رواج افکار و نظریاتی غیر از نظریات رسمی حکومت، جلوگیری به عمل آورد.

جامعه جهانی در گذشته کارزارهای موفقی برای آزادی تعدادی از زندانیان مقیم خارج از کشور به راه انداخته است. اما افراد سرشناس و با نفوذی که موضوع این کارزارها بوده‌اند از نوادرند. سعید ملک پور و زهرا بهرامی نه مشهورند و نه متنفذ. جامعه جهانی با اعلام اینکه فریب اعترافات اجباری تلویزیونی را نمی‌خورد، می‌تواند مؤثر واقع شود. برای این منظور می‌بایست روایت رژیم از واقعیات را همواره به چالش کشد و خواهان آزادی قربانیان این سیستم قضایی شود که حداقل تضمین‌های آیین دادرسی را به سخره می‌گیرد.  

بنیاد عبدالرحمن برومند نهادی غیردولتی و غیرانتفاعی است  (501(c)3)  که در فروردین ۱۳٨۰ تاسیس شده و متعهد به پیشبرد حقوق بشر و دمکراسی در ایران است. بنیاد سازمانی مستقل و بدون وابستگی سیاسی است که پایبند به پیشبرد آگاهی نسبت به حقوق بشر از راه آموزش و انتشار اطلاعات به مثابه پیش شرط ضروری برای ایجاد یک دمکراسی پایدار در ایران است. کمک های مالی به بنیاد برومند در ایالات متحده آمریکا از معافیت مالیاتی برخوردار هستند

 

 

 

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به همبستگی 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران