برای «احسان هوشمند»، محقق اخلاق گرای کشورمان

هفدهم دی ماه 1390، خبر بازداشت مجدد آقای احسان هوشمند فضای رسانه¬ای را تحت تاثیر قرار داد. وی عمدتاً به عنوان یک محقق برجسته «کردشناسی» و در عین حال «مبارز سیاسی ایران¬دوست»، مطرح است؛ اما آنچه شخصاً شاهد بوده¬ام، خصوصیات ارزشمند دیگری است که به طور مختصر به آنها می-پردازم. 

رویکرد آقای هوشمند در خدمت به کرد و کردستان

تردیدی نیست که وی مخالف قاطع خشونت­های تجزیه­طلبان می­باشد؛ اما همو خدمات ارزشمندی به کرد و  کردستان دارد که بسیار بی­ادعا و بدون کمترین خودنمائی انجام گرفته­­اند. برخی از آنها به قرار زیر هستند:

1-    همواره در دفاع از حقوق زندانیان سیاسی و به خصوص کردها، موضع گیری می­نماید. اقدامات او در این راستا حتی بیشتر از اکثر سخنگویان احزاب کردی است؛ زیرا بدون توجه به وابستگی سیاسی و فقط از منظر انسانی اقدام می­کند. مواردی چون زینب جلالیان، شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر(دو بار در اعتماد ملی)، محمد صدیق کبودند و... در این راستا قابل ذکر می­باشند.

2-    ایشان بارها از فعالان سیاسی برجسته از جمله آقای «مهندس سحابی»، برای زندانیان کرد(ولو با اشتباهاتی که داشته­اند) بیانیه گرفته است. به عنوان مثال مواردی چون زینب جلالیان و حبیب لطیفی قابل ذکر هستند. این اقدام هم باعث توجه بیشتر فعالان سیاسی کشور به کردستان خواهد شد.

3-    وی با کمک برخی اصلاح­طلبان، برای نخستین بار بحث اقوام ایرانی را وارد «برنامۀ چهارم» توسعه نمود. خود او مسئول آن بوده و از مشورت بسیاری قوم­گرایان و حتی برخی افراد تندرو هم استفاده می­کرد. البته تمام مصوبات ارزنده آن با آمدن دولت احمدی نژاد متوقف گردیدند.

4-    اکثریت بزرگداشت­های نخبگان قومی در روزنامه شرق، به همت او و برای کردها بودند. کسانی چون ابراهیم ابریشمی داماد قاضی محمد، رئوف توکلی، ابراهیم یونسی، بهزادیان سنندجی عبدالحمید حیرت سجادی از آن نمونه هستند. اخیراً هم در صدد بود که برای بزرگان کرمانشاه اقدام نماید.

5-    او از بنیانگذاران نشریه کردی­زبان «سیروان» در سنندج بوده و چند سال مدیر اجرائی­اش بود. «ویژه نامه اقلیم کردستان عراق» در شمارۀ 58 «گفتگو» هم، از کارهای دیگر ایشان می­باشد. کسانی چون مشاور نخست­وزیر کردستان عراق، مسئول نمایندگی رسانه­ای اتحادیه میهنی کردستان و... نیز در تدوین آن با وی همکاری داشتند. ضمناً آن مجموعه در کردستان عراق هم مورد توجه خاصی قرار گرفته است. این احتمال هم وجود دارد که تداوم برخورد با ایشان به آن مسائل مربوط باشد.

6-    تلاش برای فعالیت مدنی و رفع خشونت، از اقدامات همیشگی آقای هوشمند است. آقای «محمد لطیف عباس پناه» از فرهنگیان قدیمی کردستان، در این مورد می­گوید: « گواهي ميدهم با اين كه هم دوران قبل ازانقلاب و هم بعد از انقلاب راكما بيش درك كرده ام ،نخستين بار احسان هوشمند بود كه بسياري ازما فرهنگيان كردستان را بافعاليت قانونمند بدور از جنجال هاي احساسي و نيز بسياري ازحقوق مدني خويش آشنا كرد.سزاوار نيست پاداش كسي كه همه همتش در جهت آبادي وتوسعه ي استان زادگاه وكشورش بوده است زندان باشد.»

7-    اشاره به این نکته لازم است که افزایش قدرت مردم بومی در قالب گسترش شوراها، مورد تائید کامل آقای هوشمند می­باشد. البته وی فدرالیسم را برای شرایط فعلی ایران ناممکن می­داند؛ اما قائل به تمرکززدائی به شکل­های دیگری بوده و در مصاحبه با دو ماهنامه چشم اندازه ایران، شماره 70 آبان و آذر 1390، می­گوید: «قطعاً در جامعه ایران نیاز به تمرکززدایی هست بویژه برای کارهای اداری».

8-    آنچه هم از اخلاق شخصی او دیده­ام، بزرگواری همیشگی در برخورد با مخالفان است. چنانکه حتی به مخالفانش در سیروان، چشم­انداز و... فضای ابراز نظر می­داد.

و در نهایت تنها می­توانم بگویم که ایشان در یک کلام خدمتگزار صادق و بی­ادعای ایران و به ویژه کردها بوده و با تمام قوا در صدد رفع بحران­های قومی کشور است. بگذریم که خود او کرد بیجار بوده و آشنائی فراوانی با اکثر گویش­های کردی دارد و حتی یک بار هم با خود من فارسی صحبت نکرده است و...

خاطره­ای از بحث «ملی-اخلاقی»

خاطره زیبای دیگر من از ایشان در بحث نیروهای ملی-مذهبی است. توضیح اینکه اینجانب زمانی کل نیروهای ملی-مذهبی­ها را خواهان نوعی حکومت دینی و زیرشاخه­ای از نیروهای مذهبی می­دانستم. منتقد شدید آنان هم بوده و با مقالاتی موجب رنجش بسیاری از آن عزیزان گشتم. این مطلب در اولین دیدار شخصی من با آقای هوشمند نیز مطرح شد. هرگز از یاد نمی­برم که بعد از مباحث تند من، ایشان به ناگهان با خنده­ای خود را متعلق به طیف ملی-مذهبی معرفی نمود که واقعاً از بزرگواری او شگفت­زده گشتم! با توجه به برخی مشکلات هم، هرگز انتظار چنان برخورد دوستانه­ای از یکی از بزرگان آنان را نداشتم!

در ادامۀ بحث هم متوجه شدم که ایشان و بسیاری هم­فکرانشان، دین را فقط شخصی دانسته و کمترین گرایشی به دخالت در کار بقیه یا دخالت دین در حکومت، ندارند. تمام تاکید آنان نیز بر پایبندی به اخلاق و تلاش برای گسترش آن در جامعه می­باشد. حتی به ایشان گفتم شما «ملی-اخلاقی» هستید که کاملاً تائید نمود. آن زمان تازه متوجه شدم که چقدر با بسیاری از آن عزیزان اشتراک نظر دارم و تا چه حد در برخی داوری­ها اشتباه کرده­ام!

زمانی که این سطور را به پایان می­برم، بیش از یک ماه از بازداشت آقای هوشمند در انفرادی­های اوین گذشته است. در آن روز ماموران چنان وحشیانه به منزل آنها یورش بردند که «مهراوه» دختر 7 ساله او از شدت گریه خون دماغ گشت. حضرات حتی تا چند ساعت اجازه ندادند که آن طفل معصوم به خانه همسایه برود. حتی اجازه نمی­دهند که دو نقاشی مهراوه به دست پدرش برسد. همه اینها در حالی است که ایشان مقداری ناراحتی جسمی هم داشته و در زندان هم شرایط نامناسبی دارد چنانکه بعد از یک ماه در حدود 10 کیلو از وزن ایشان کم شده که بسیار نگران کننده می­باشد. تا امروز هم هیچ خبر درستی از اتهام او اعلام نشده است. در این مدت بارها از خود پرسیده­ام که وقتی با انسانی به اخلاقمداری او، چنین برخورد می­کنند، سرانجام خود ظالمان چه خواهد بود؟

به کوشش حمید رضا مسیبیان

hamosaieb@yahoo.com

----

وخامت وضع جسمانی احسان هوشمند در انفرادی

بیش از 34 روز از بازداشت آقای هوشمند گذشته و تا کنون هیچ اطلاع مناسبی از وضعیت وی وجود ندارد. این در حالی است که وی تا کنون ملاقات حضوری نداشته اما سایر کسانی که همزمان با وی بازداشت شده­اند، ملاقات حضوری داشته و برخی هم آزاد شده­اند. بنا به آخرین اخبار، وی از نظر جسمی در شرایط نامناسبی بوده و تا کنون حدود 10 کیلو وزن کم کرده است. قند او نیز پائین آمده که مشخص نیست این مشکلات به چه دلیل رخ داده­اند. اما این مسائل موجب نگرانی خانواده وی شده­اند. لازم به ذکر است که ایشان از نظر قلبی مقداری کسالت دارند که این مسائل به همراه تمدید زمان انفرادی، موجب نگرانی خانواده و دوستان وی شده است. نامه­نگاری­های متعدد خانواده وی با مقامات قضائی هم تا کنون بی­جواب مانده­اند. تاسف بار است که ماموران نه تنها کتاب، که حتی اجازه نمی­دهند نقاشی­های دخترش هم به دستش برسد که باید پرسید این همه بی­رحمی برای چیست؟

----

همسر و دختر مهدی خزعلی توسط نیروهای امنیتی ربوده شدند

جـــرس: امروز همسر دکتر مهدی خزعلی و دخترش توسط نیروهای امنیتی ربوده شدند.

به گزارش سایت «باران»، بعد از ظهر سه شنبه همسر دکتر مهدی خزعلی به همراه دختر خود در حالی که سوار بر خودرو شخصی در خیابان آزادی به سمت منزلشان در حال حرکت بودند توسط نیروهای امنیتی در محاصره قرار گرفتند و پس از دستگیری به مکان نامعلومی منتقل شدند.تلاشهای صورت گرفته برای آگاهی از سرنوشت و مکان بازداشت، بی نتیجه بوده است.

این در حالیست که مهدی خزعلی در سی و هفتمین روز اعتصاب غذای خود به سر می برد و به دلیل وخامت حالش در بهداری زندان اوین بستری شده است.

----

سه شهروند تبریزی در تهران به ۱۷ سال حبس محکوم شدند

سه شنبه 25 بهمن 1390

خبرگزاری هرانا: سه شهروند تبریزی به نامهای اسماعیل برزگری، رسول حیدرزاده و جواد زادکام از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۱۷ سال حبس محکوم شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این سه شهروند تبریزی در اردیبهشت ماه سالجاری در تبریز بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند و پس از هفت ماه نگهداری در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ از دی ماه سالجاری تاکنون در بند ۳۵۰ بسر می برد.

آقایان دکتر اسماعیل برزگری (دندانپزشک و دارای کلینیک پزشکی در تبریز و باکو)، رسول حیدرزاده (موسیقیدان و خواننده موسیقی آذربایجانی) و جواد زادکام (صاحب باشگاه ورزشی در تبریز) بدون داشتن وکیل در شعبه‌ی ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی پیرعباسی به اتهام جاسوسی محاکمه شده اند و دو نفر نخست به هفت سال حبس تعزیری و آقای جواد زادکام نیز به سه سال حبس تعزیری محکوم شده اند.

----

همسر زندانی سیاسی ارژنگ داودی بیش از 4 ماه در سلول انفرادی بند 209 زندان اوین

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"بازداشت و قرار دادن خانم نازنین داودی همسر زندانی سیاسی ارژنگ دودی بیش از 4 ماه در سلولها انفرادی بند 209 زندان اوین به دلیل دفاع و پیگیری مسئلۀ همسرش.

خانم نازنین داودی پس از چندین بار احضار و مورد بازجویی قرار دادن وی، 9 شهریور ماه  توسط بازجویان وزارت اطلاعات دستگیر و به سلولها انفرادی بند 209 زندان اوین بخاطر پیگیری و دفاع از همسرش منتقل گردید. پس از انتقال او  به سلولهای انفرادی  مورد شکنجه های روحی قرار گرفت و دائم توسط بازجویان وزارت اطلاعات مورد توهین اخلاقی قرار داشت.خانم داودی تا 27 دی ماه در سلولهای انفرادی بند 209 شکنجه گاه وزارت اطلاعات تحت بازجویی،شکنجۀ روحی ، توهین و با رذالت و گستاخی تمام که فقط از ماموران ولی فقیه بر می آیید تحت فشار قرار داشت که می بایست از همسرش زندانی سیاسی ارژنگ داودی جدا شود.

خانم داودی پس از بیش از 4 ما در سلول انفرادی با وثیقۀ سنگین مالی بطور موقت آزاد شده است.بازجویان وزارت اطلاعات علیه وی پرونده سازی نموده اند و پرونده او را به شعبۀ 3 بازپرسی دادگاه انقلاب مستقر در زندان اوین ارسال کرده اند.یکی از بازجویان سابق وزارت اطلاعات که در حال حاضر تحت نام بازپرس مسئول این شعبه می باشد و نام وی امین ناصری می باشد اتهامات زیر را علیه وی بکار برده است:

1- همکاری با همسرش (زندانی سیاسی ارژنگ داودی) برای درز اطلاعات از زندان( منظور خبر رسانی از وضعیت و شرایط همسرش)

2- مصاحبه با رادیوهای  بیگانه

3 – داشتن ارتباط با فعالین حقوق بشری ( تشریح و ضعیت و شرایط غیر انسانی همسرش در زندان)

بازجویان وزارت اطلاعات با خانم نازنین داودی بصورت یک گروگان رفتار می کنند و تحت فشارهای شدید و مستمر این جنایتکاران علیه بشریت برای جدا شدن از همسرش قرار دارد. بازجویان  وزارت اطلاعات او را تهدید کرده اند که در صورت افشا شدن دستگیری و سایر اقدامات غیر انسانی آنها  او را مجددا دستگیر خواهند کرد این شیوۀ جنایتکاران و ضدبشری برای تحت فشار قرار دادن زندانیان سیاسی توسط بازجویان وزارت اطلاعات پیش از این بکار برده شده بود و یکی از موارد آن همسر زندانی سیاسی مصطفی اسکندری که با فشار بازجویان وزارت اطلاعات وادار به جدا شدن از همسرش گردید،می باشد.

بازجویان وزارت اطلاعات تنها به فشار آوردن علیه همسر زندانی سیاسی ارژنگ داودی اکتفا نکرده اند بکله فشارهای زیادی علیه خانواده خانم نازنین داودی وارده کرده اند که از جملۀ آنها اخراج برادر ایشون از محل کار و سایر اقدامات غیر انسانی دیگر.

پیش از این بازجویان وزارت اطلاعات تنها سر پناه این خانواده را از آنها گرفتند و در اختیار یکی از عوامل اطلاعاتی خود قرار داده اند و اخیرا اقدام به تخریب منزل شخصی آقای داودی نموده اند.

هدف بازجویان وزارت اطلاعات ولی فقیه علی خامنه ای از رفتارهای رذیلانه و غیر انسانی مانند دستگیری،قرار دادن در سلول انفرادی و تهدیدات مستمر برای ساکت کردن و وادار کردن زندانی سیاسی ارژنگ داودی به تسلیم می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران،دستگیری،قرار دادن در سلولها انفرادی ،شکنجۀ روحی و تحت فشار قرار دادن همسران زندانی سیاسی برای جدا شدن از همسر زندانی شان را شدیدا محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

25 بهمن 1390 برابر با 14 فوریه 2012

----

افزایش آمار خودکشی بدلیل شرایط قرون وسطایی حاکم بر زندان گوهردشت کرج

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران"فشارهای غیر انسانی و طاقت فرسا در زندان گوهردشت کرج در طی چند روز گذشته منجر به خودکشی حداقل 3 نفر شده است.

در طی روزهای اخیر تعداد زندانیان بی دفاعی که در اثر فشارهای طاقت فرسا و قرون وسطایی در زندان دست به خودکشی می آورند به نحو بی سابقه ای رو به افزایش می باشد.حداقل در طی چند روز اخیر سه مورد خودکشی در سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت روی داده است.

 آخرین آنها زندانی جواد لطفی 22 ساله که برای رهایی یافتن از شکنجه ها و رفتارهای غیر انسانی ، روز چهارشنبه 19 بهمن ماه در سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت کرج اقدام به خودکشی نمود ولی در واپسین لحظات با فریادهای همبندیانش به بهداری زندان گوهردشت کرج منتقل شد. هنوز از سرنوشت این زندانی هیچ خبری در دست نیست. موارد  خودزنی در روزهای اخیر  در بندهای زندان گوهردشت رو به افزایش می باشد.

زندانیان اکثرا بدون دلیل به سلولهای انفرادی بند 1 منتقل می شوند.شرایط سلولهای انفرادی بند 1 زندان گوهردشت طاقت فرسا و غیرانسانی است. زندانیان مدتها بدون داشتن هرگونه تماسی با خارج از این سلولها نگهداری می شوند. در طی مدت نگهداری در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های جسمی که منجر به نقص عضو می شود قرار می گیرند.تجاوز جنسی به زندانیان یک شیوه معمول پاسداربندها می باشد. زندانیان از غذای بسیار کمی برخوردار هستند و در گرسنگی بسر می برند.برای مدت طولانی امکان استفاده از حمام به آنها داده نمی شود و در مواردی استفاده از سرویسهای بهداشتی را محدود می کنند.

از طرفی دیگر دریچۀ سلولها فاقد شیشه می باشد و سرمای چند درجه زیر صفر شرایط را برای آنها غیر قابل تحمل کرده است.

در حراس از اعتراضات زندانیان نسبت به شرایط رون وسطایی مدتی است که اقدام به نصب دربهای برقی  در کریدورها و سالنهای زندان نموده اند که با اثر انگشت پاسداران باز و بسته  میشوند و با نصب کردن این دربها زندانیان را هر چه بیشتر محدود کرده اند.

محدودیتها و اقدامات سرکوبگرانه از زمانی که محمد مردانی به سمت رئیس این زندان منصوب شده است به طرز جنون آمیزی شدت گرفته است.محمد مردانی یکی از پاسدارانی است که سالها در کردستان مشغول قتل ، سرکوب و شکنجۀ هموطنان کرد بود. این جنایتکار علیه بشریت وقتی با زندانیان سیاسی کرد مواجه می شود نسبت به سرکوب هموطنان کرد و اعمال غیر انسانی خود افتخار می کند.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران، تشدید فزآیندۀ اقدامات سرکوبگرانه علیه زندانیان بی دفاع که باعث روی آوردن زندانیان به خودکشی می شود  را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و سایر مراجع بین المللی خواستار ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت رژیم ولی فقیه علی خامنه ای به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای گرفتن تصمیمات لازم اجرا می باشد.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران

22 بهمن 1390 برابر با 11 فوریه 2012

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به همبستگی 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران