تداوم ناراحتی احسان هوشمند از ناحیه‌ی گوش بر اثر برخورد فیزیکی بازجویان

شنبه 27 اسفند 1390 

خبرگزاری هرانا: وضعیت جسمی احسان هوشمند زندانی سیاسی محبوس در بند ۲۰۹ زندان اوین، بر اثر برخورد فیزیکی در دورانِ بازجویی، کماکان نامساعد گزارش شده است.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گوشِ چپ احسان هوشمند به دلیلضربه‌های فراوان ماموران وزارت اطلاعات در حین بازجویی دچار درد شدیدی است و وی دائماً صداهایی غیر طبیعی در گوشش احساس می‌کند.

مسئولان زندان علی‌رغم وضعیت نامساعد نامبرده و با اینکه پزشک زندان نیز یکبار وی را معاینه کرده است، از رسیدگی پزشکی به وی سرباز می‌زنند.

هم‌چنین خانواده‌ی آقای هوشمند پس از بیش از دو ماه، سرانجام موفق به ملاقات با وی شدند. ایشان پس از اینکه از صبح روز پنج شنبه، بیست و پنجم اسفندماه در مقابل درب زندان اوین، حضور یافتند، ساعت ۱ بعد از ظهر و در نهایت توانستند ملاقاتِ کوتاهی کابینی داشته باشند.

بر این اساس، وضعیت روحی این روزنامه‌نگار خوب توصیف شده هرچند که وی از لحاظ جسمی بسیار لاغر و تکیده به نظر می‌رسیده است.

شواهد نشان می‌دهد که این زندانی به علت ارتباط با دوستانش در خارج از کشور از جمله مصاحبه‌ها در کردستان عراق تحت فشار قرار دارد.

احسان هوشمند، روزنامه نگار و پژوهشگر مطالعات قومی ست که ۱۷ دی ماه سال جاری پس از مراجعه‎ی تعدادی از ماموران امنیتی به منزل شخصی‌اش در تهران دستگیر شد. آقای هوشمند علی‌رغم گذشت این مدت از زمان بازداشت هم‌چنان در سلول‎‌های انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین و در بلاتکلیفی به سر می‌برد.

لازم به یادآوری ست که نامبرده، پیش‌تر و در دی ماه سال ۱۳۸۸ نیز به همراه همسر خود، خانم ناهید کوه‌شکاف بازداشت شده بود.

----

بازداشت دو بهایی در یورش ماموران به منزل هفت تن در شیراز

 

يكشنبه 28 اسفند 1390

خبرگزاری هرانا: صبح روز گذشته ۲۷ اسفند ماه منزل تعدادی دیگر از بهائیان شیراز مورد تفتیش ماموران قرار گرفت و دو تن از شهروندان بازداشت شدند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا از شیراز، ماموران امنیتی به منزل کاووس صمیمی، کامبیز حبیبی، وحید معصومی، میثاق معصومی، سولماز روحانی، خداخواست روحانی، نیلوفر کرمی یورش برده وسایل شخصی و دینی انها را بردند و از بین آنها کاووس صمیمی و کامبیز حبیبی را بازداشت کردند. بازداشت شدگان به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ اطلاعات در شیراز منتقل شدند بردند و از دیگر افراد خواسته شده در صورت لزوم به پلاک ۱۰۰ مراجعه کنند.

----

بهنام شیخی به ۵ سال حبس محکوم شد

 

شنبه 27 اسفند 1390 

خبرگزاری هرانا: شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران بهنام شیخی، فعال مدنی را به پنج سال حبس تعلیقی محکوم کرد.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، قاضی پیرعباسی این فعال مدنی آذربایجانی را به اتهام عضویت در گروه غیر قانونی، اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی و فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۵ سال حبس تعلیقی محکوم کرد.

این فعال مدنی در ۱۹ خرداد ماه سال ۸۸ در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، وی بر اساس ماده ۴۷، ۶۱۰، ۲۵ قانون مجازات اسلامی به پنج سال حبس تعزیری و نظر به نداشتن سابقه حکم مذکور به مدت ۵ سال تعلیق تبدیل شده است.

وکالت بهنام شیخی را آقای عبدالفتاح سلطانی و مهناز پراکند بر عهده داشتند که به دلیل فشار بر وکلا در سالهای اخیر وکالت وی نهایتا توسط خانم ششگلانی پذیرفته شد.

----

دو شهروند بهایی دری امری و مونا رضایی در مشهد به دو سال حبس محکوم شدند

 

شنبه 27 اسفند 1390 

خبرگزاری هرانا: دو شهروند بهایی ساکن مشهد به نامهای "دری امری" و "مونا رضایی" از سوی دادگاه انقلاب به دو سال حبس تعزیری محکوم شدند.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، دری امری متهم ردیف اول طبق حکم دادگاه انقلاب شهر مشهد به اتهام تبلیغ علیه نظام از طریق تبلیغ آئین بهائیت به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

نامبرده در تابستان سال جاری پس از چند ماه بازداشت به قید وثیقه آزاد شده بود.

هم چنین یک شهروند بهایی دیگرساکن مشهد به نام " مونا رضایی " به عنوان متهم ردیف دوم پرونده مذکور به یک سال حبس محکوم شد که حکم مزبور به مدت چند سال به حالت تعلیق درآمده است.

یادآوری می شود نامبرده نیز در تابستان سال جاری پس از ۱۰ روز بازداشت به قید وثیقه آزاد شده است.

----

گزارشی از وضعیت 2 زندانی سیاسی در بند 350 زندان اوین

گزارشی از آخرین وضعیت 2 زندانی سیاسی که توسط  ککوششگران حقوق بشر ایران جهت انتشار در در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران " قرار داده شده است. این گزارش به وضعیت یک فعال دانشجویی با سابقه‌ی بازداشت و اکنون در حال گزران دوران محکومیت و زندانی سیاسی دیگر با سابقه زندان در دهه شصت می پردازد. متن گزارش به قرار زیر می باشد:

مصطفی نیلی

مصطفی نیلی که متولد 1/11/58 است، اولین بار بعد از قبولی در دانشگاه قزوین در سال 81 به عنوان یک فعال دانشجویی شناخته می‌شود. همین فعالیت‌های سیاسی در حوزه دانشجویی سبب توقف تحصیل وی در سال 83 شده و او را مجبور می‌کند که تحصیل در دانشگاه قزوین را رها کند. وی که دیگر با برخوردهای رژیم جمهوری اسلامی با فعالین سیلسی کاملاً آشنا شده و در جریان روند غیرقانونی رفتار با این فعالین قرار گرفته است، بار دیگر تصمیم به تحصیل در دانشگاه می‌گیرد و این بار با انگیزه ایستادن در برابر این بی عدالتی رشته حقوق را برگزیده و با تحصیل در دانشگاه پیام نور ورامین موفق به اخذ مدرک لیسانس در این رشته می‌شود.

این وکیل جوان همانند دیگر عدالت خواهان، در جریان اعتراضات بعد از انتخابات 88 به مقابله با رژیم جمهوری اسلامی پرداخته و سرانجام در تاریخ 5/10/88 در روز تاسوعا توسط پلیس امنیت بازداشت شده و تا تاریخ 14/11/88 که به قید وثیقه آزاد می‌شود. در جریان این بازداشت پرونده‌ای با اتهامات اجتماع و تبانی و تبلیغ بر علیه نظام تشکیل و به شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی نزد قاضی بدنام صلواتی فرستاده می‌شود. در این دادگاه حکم به 3 سال و 6 ماه حبس تعذیری داده شده و دادگاه تجدید نظر در شعبه 54 نیز این حکم را به طور کامل تایید می‌کند.

مصطفی نیلی در تاریخ 27/4/90 به جمع دیگر حقوقدانان زندانی در بند 350 زندان اوین پیوسته و تا کنون بدون حتی یک روز مرخصی و یا حتی یک تماس تلفنی زندانی است و تنها راه ارتباطی خانواده با او هفته‌ای یک بار ملاقات کابینی می‌باشد.

علی معزی :

علی معزی فرزند اسماعیل و متولد 1332 در قم است. وی در رشته کشاورزی تحصیل کرده و موفق به اخذ مدرک لیسانس از دانشگاه کرج گردیده است. اما مسئله‌ای که او را از دیگر هم دانشگاهیانش متمایز می‌کند ایستادگی در برابر رژیم جمهوری اسلامی و سوابق محکومیت متعدد در ادوار مختلف است.

وی که سال‌های 60 تا 63 را به دلیل اتهام رابطه با سازمان مجاهدین خلق ایران در زندان سپری می‌کند بار دیگر سال 87 و این بار به دلیل سفر به شهر اشرف در خاک عراق به منظور دیدار با فرزندانش بازداشت شده و در ادامه محکوم به دو سال زندان می‌شود که این دوران یعنی از پاییز 87 تا پاییز 89 را در زندان گوهردشت (رجایی) کرج می‌گذراند. اما این پایان سریال بازداشت‌های علی معزی نبوده و بار دیگر در خرداد ماه سال 90 حدود 7 ماه پس از آزادی با حمله ماموران به اصطلاح امنیتی به دفتر کارش در تهران دستگیر و عکس‌های و یادداشت‌های خصوصی او نیز به عنوان مدرک ضبط می‌شود.

وی که مدت 7 ماه را در سلول‌های انفرادی بند 209 و 240 زندان اوین گذرانده است در اواسط دی ماه سال 90 به بند 350 اوین منتقل شده و هم اکنون در این بند زندانی است.

معزی 68 ساله در جریان بازجویی و بازپرسی با اتهام محاربه مواجه شده و پرونده وی با این اتهام به شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی نزد قاضی صلواتی فرستاده شده است اما زمان برگزاری جلسه دادگاه هنوز مشخص نیست.

با تشکر از تمامی دوستانی که در این راه ما را یاری کرده و می‌کنند.

کوششگران حقوق بشر ایران

ااسفند 1390

----

از جان همسرم چه می خواهند؟

 

ارژنگ داودی

گزارشی از رفتارهای وحشیانه بازجویان وزارت اطلاعات با  همسر زندانی سیاسی ارژنگ داودی که همچنان با تهدیدات تلفنی ،احضار و تهدید به بازداشت و موارد متعدد دیگر  به طور مستمر ادامه دارد توسط زندانی سیاسی ارژنگ داودی نوشته شده است و جهت انتشار در اختیار "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران قرار داده شده است. متن گزارش به قرار زیر می باشد:

با یاد خدا

با درود به تمامی جانثاران راه آزادی بشر

و با سلام به تمامی انسانهای آزادیخواه ،ازاد منش و نیک اندیش جهان

هم میهنان

در ملاقاتی که پس از 420 روز در تاریخ 27/11/90 برای مدت 20 دقیقه آنهم با دستور کتبی قاضی صلواتی شعبه 15دادگاه انقلاب تهران با همسرم در زندان رجایی شهر داشتیم به وضوح دیدم که هنوز پریده رنگ بوده و آثار رنج جانفرسای سلول انفرادی بند 209  اوین بر چهره مقاوم او کاملا هویداست .

در این ملاقات مختصر که به منظور شنود بهتر  صحبتهای ما ،به دیگر ملاقات کنندگان اجازه حضور همزمان در اتاق ملاقات راه  نداده بودند و در حضور دو مامور حفاظت اطلاعات نیز انجام شد اینجانب با یاداوری اینکه رژیم چپاولگر فقیه 1- مرا سالها در رنج شکنجه ،تبعید و زندان قرار داده ..2- خانه مان یعنی تنها دارایی مان را پس از پلمپ کردن با سند بخس  به ایادی خود حاتم بخشی کرد 3- تمام وسایل زندگی اعم از قالی، یخچال ،تلویزیون ، موبایل ، لب تاب و ..... را به غنمیت برده و 4- حتی کفش ولباسهایمان را نیز غارت کرده است !! از جان همسرم چه می خواهند؟ و آیا  تحت این رژیم سفله پرور کسی حق ندارد از همسر زندانی اش دفاع کند ؟!

با توجه به توصیه قاضی صلواتی که از مشار الیها خواسته بود حرفی نزند که برای او دردسر درست بشود او فقط اشک ریزان اشاره ای به  بدرفتاریهای ماموران وزارت اطلاعات یویژه از بازجوی بند 209 بنام علوی می نالید که علاوه بر توهین و فحاشی های رکیک به خود و خانواده اش به طور مداوم پدر مرده او را دشنام و ناسزا می داده است. متاسفانه در این فرصت کوناه حتی مجال آن نبود که وی را کمی دلداری بدهم

برای آگاهی بیشتر آزدیخواهان جهان بویژه هم میهنان از جنس و جنم نیروهای اطلاعاتی ،امنیتی ،حفاظتی و حراستی رژیم ستمگر فقیه به اطلاع همگان می رسانم که به جرات می توان تصور کرد که این جانیان بالفطره از میان کسانی گزیده شده اند که هنگام صبح از طویله که خارج می شوند اول دست پدرشان را گاز می گیرند  بعد به صورت مادرشان  آب دهان  پرتاب می کنند سپس بر سر همسرشان می کوبند و در آخر کار هم فرزندان خود رااز فوش و کتک بی نصیب نمی گذارند زیرا چنان ازصمیمیت حاکم بر زندانیان سیاسی با خانواده هاشان بویژه عواطف عمیق همسران  نسبت به یکدیگر احساس حقارت و حسادت دارند که از تماسهای تلفنی و ملاقاتهای آنان نیز عقده گشایانه جلوگیری به عمل می آورند

از مزدوران رژیمی که آنچنان جنایتکار که  فجایعی چون تابستان 67 را مرتکب می شوند و چنان وقیح است که ماجراهایی مثل کهریزک رقم می زند چه انتظاری می توان داشت مگر از گرگها به جز توحش چیز دیگری می توان انتظار داشت .مشکل اینجاست که ظاهرا قوم بدوی ولایت فقیه که در مقام قیاس با اصحاب کهف باید انان را اصحاب وحش نامید پس از هزاران سال از خواب غفلت در دل غارهای تاریخ بیدار شده اند ولی صد رحمت به سگ اصحاب کهف که به هر حال  پی   نیکان گرفت و مردم شد .صد رحمت به لاشخورها و کفتارها که حداقل  پعد از خوردن طعمه دیگر استخوانهایشان را در هم نمی کوبند .

هم میهنان

در تابستان 86 در بند 2 الف مربوط به سپاه مستقر در زندان اوین فریاد زدم که صد رحمت به ساواکیهای شاه چون انها صفر بودند ولی صفر درجه سانتیگراد .اما نیروهای حکومتی رژیم فقیه صفر درجه کلوین هستند و باید 273 مرتبه خود را بالا بکشند تا شاید بتوانند قدو قواره فرومایگان ساواک ظاهر شوند .در این تابستان یعنی در تابستان سال 90 که از سلول انفرادی بند 209 به دادسرای مستقر در زندان اوین اعزام شده بودم در شعبه 3 در حضور بازپرس امین ناصری و در اعتراض به رفتار ماموران اطلاعات نسبت به همسرم  و با یاد آوری همیتن فریاد فوق الذکر گفتم صد رحمت به نیروهای امنیتی سپاه در بند 2 الف زیرا که ماموران اطلاعات بند 209 به مراتب از انها هم پلیدترند.

ایران هرگز نمی میرد ،

ارژنگ داودی

زندانی سیاسی،شاعر،نویسنده

اسفند 1390

----

محاکمۀ فعال سیاسی مهندس کورش زعیم در دادگاه انقلاب

بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" محاکمۀ مهندس کورش زعیم از فعالین سیاسی ایران در شعبۀ 12 دادگاه انقلاب تهران.
روز چهارشنبه 17 اسفند ماه مهندس کورش زعیم عضو شورای مرکزی جبهۀ ملی ایران در شعبۀ 12 دادگاه انقلاب توسط فردی بنام قمی رئیس این شعبه مورد محاکمه قرار گرفت.
پرونده سازیهای بازجویان وزارت اطلاعات مربوط به 3 بار بازداشت این فعال ملی می باشد که در طی سالهای 85، 88 و 89 روی داده است.بازجویان وزارت اطلاعات در این پرونده سازی اتهاماتی مانند تبلیغ علیه نظام از طریق انتشار بیانیه ها،مقالات و مصاحبه های گوناگون و نیز اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور و عضویت در جبهۀ ملی ایران می باشد.
در جلسه محاکمه پس از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان ، کوروش زعیم به همراه وکیلش سید محمدعلی دادخواه به دفاع پرداخته و نهایتا جهت اخذ دفاع آخر دادخواه خواهان فرصت یک هفته ای جهت تقدیم لایحه گردید که مورد موافقت قاضی شعبه 12 قرار گرفت. رای پس از اخذ لایحه صادر خواهد شد.

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به همبستگی 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران