|
|
|
نشست معارفه جبهه ملّی ايران در اهواز آژانس خبررسانی آينده سازان: به مناسبت پنجاه و چهارمين سالروز بنيانگذاری جبهه ملّی ايران و پنجاهمين سالگرد شهيد راه وطن و سيدالشهدای اهل قلم زنده ياد دكتر حسين فاطمي، نشست معارفه و پرسش و پاسخ جبهه ملّی با حضور استاد اديب برومند، عيسی خان حاتمی رئيس و عضو شورای مركزی جبهه ملّی در دفتر حزب آينده سازان ايران در اهواز و با شركت ميهمانانی از جانب مطبوعات، خبرگزاريها و احزاب و تشكلّهای سياسی فعّال در خوزستان و علاقهمندانی كه از شهرستانهای مختلف در اين برنامه حضور پيدا كرده بودند، برگزار شد. در اين نشست، پس از پخش سرودهای ملّي، استاد اديب برومند پيرامون تاريخ مبارزات جبهه ملّی ايران و نقش و جايگاه شهيد دكتر فاطمی در اين مبارزات سخنانی را ايراد نمود و سپس به پرسشهای حضّار پاسخ گفته شد. وی در پاسخ به پرسشی درباره پلونوم اخير جبهه ملّی ايران بيان داشت: ما از سالها پيش به فكر برگزاری پلونوم بوديم، ولی چون از كنگره قبلی جبهه ملّی خاطره خوبی نداشتيم، برگزاری آن مرتباً به تآخير ميافتاد تا مبادا با تبعات و پيامدهای ناگواری روبرو شويم. خوشبختانه اين پلونوم اگر چه دير افتاد، ولی خوب انجام شد. بدون سر و صدا و گرفتاريهای معمول و 35 نفر هم بعنوان اعضای شورای مركزی انتخاب شدند، البته سه نفر آخر همرأی هستند كه قرار شد بعد از تشكيل شورای آينده درباره وضعيت آنها تصميم گرفته شود. اديب برومند درباره تأثير و پيامدهای اين پلونوم در آينده مبارزات جبهه ملّی گفت: قاعدتاً اضافه شدن عدّهای به شورا موجب تسريع حركات سياسی جبهه ملّی است و بمنزله خون تازهای است كه به عروق كسی كه نقاهت دارد، موثّر واقع شود. حقيقتاً ما به مدّت 54 سال به حدّی از دولتها صدمه خوردهايم و هميشه مورد كشمكش و بيمهری و حتّی دشمنی هيئت حاكمه بودهايم، معلوم است كه رمق زيادی برای اين جمعيت باقی نميماند. ولی به حدّی پايههای جبهه ملّی استوار و محكم بوده، عليرغم اينگونه گرفتاريها و پيشامدها، بطور مداوم و لايزال چه در رژيم سابق و چه در نظام لاحق به مبارزاتش ادامه داده، ولی هميشه محدود شده و بسياری از اوقات اعضای آن زندانی يا محروم از هرگونه فعّاليت بودهاند. قاعدتاً با اين ترتيب حالت نقاهت آميزی دارد و اميدواريم كه اين خون تازهای كه به رگهای آن تزريق شده، به جهش و پرش قابل توجّهی برسد. آنچه وظيفه ماست، اينست كه چراغی كه بدست بزرگمرد تاريخ معاصر ايران مرحوم دكتر مصدّق روشن شده و پرتوئش جهانگير بوده، خاموش نشود و برقرار بماند تا روزگاری بتواند نقش مثبتی را ايفا كند. وی در پاسخ به سوالی درباره تعارض مذهب و ملّی گرايی گفت: دليلی ندارد كسی كه مذهبی است به مملكت خود محبّت نداشته باشد و به سرنوشت جامعهاش علاقهمند نباشد. مذهبی بودن هم لازمهاش اين نيست كه حتماً كسی يا كسانی كه رفتار و اعمالشان را ديده، برايش سمت پيشوايی داشته باشند. كسانی كه مدّعی پيشوايی مذهبی جامعه هستند، اعمال و رفتارشان بايد سرمشق و نمونه باشد تا اينكه يك فرد مذهبی به آنها گروش داشته باشد وگرنه خطاست كه انسان روشهای نامطلوب را ببيند و باز بگويد كه اينها چون مدّعی مذهب و ملبّس به لباس مذهب هستند، بنابراين همه كارهايشان قابل پيروی است. عيسی خان حاتمی در اين باره گفت: جبهه ملّی با مذهب هيچ گونه مخالفتی ندارد، ولی برای حفظ و صيانت مذهب ميخواهند مذهب از سياست جدا باشد تا هم سياست حفظ شود و هم مذهب آلوده نشود. امروز ملّت ايران مثل بقيه ملّتها به جلو حركت خواهد كرد. وقتی ملّت ما در 1285 انقلاب مشروطه را كه اوّلين انقلاب دموكراتيك آسياست انجام داده، اين ملّت از قافله تمدّن عقب نيست و به عقب هم نخواهد رفت. وی افزود: هيچ نيروی ملّی با مذهب مخالف نيست. ما برای تمام اديان و نگرشهای انسان نسبت به خداوند احترام قائليم و اين حرمت بايد حفظ شود. امروز جامعه افغانستان يك جامعه قبايلی است. در قانون اساسيشان آزادی اديان را پذيرفتهاند. ملّت ايران حدّاقل با آن سابقهای كه داشته، نميتواند طالب اين نباشد. آزادی اديان، آزادی اقلّيتها و... اصول پذيرفته شدهای در حقوق بشر هستند. حاتمی در پاسخ به انتقادی پيرامون عدم اقبال مردم به نيروهای ملّی پس از انقلاب، خاطرنشان كرد: در دموكراتيكترين انتخابات رياست جمهوری آقای بنيصدر نفر اوّل شدند كه سابقاً عضو جبهه ملّی بودند. نفر دوّم آقای داريوش فروهر و نفر سوّم آقای مدنی هر دو عضو جبهه ملّی بودند. يعنی آن موقع حدود 85 تا 90 در صد آراء مردم به نيروهای ملّی بود. ولی نيروهای ملّی آن موقع شرايط جهانی به ضررشان بود و ايدئولوژيك شدن مذهب در ايران باعث تضييقاتی درباره آنان شد. امروز با سقوط كمونيسم در دنيا، ايدئولوژی مرده، وقتی ايدئولوژی مرده و خشونت مرده، نيروهای ميانه روی جامعه كه به آزاديها اعتقاد دارند امكان رشد فراوانی دارند. امروز در ايران افكار عمومی آماده پذيرش نيروهای آزاديخواه و ملّی است. وی در جواب يكی از حضّار كه پيروزی كودتای 28 مرداد را ناشی از ضعف و فتور جبهه ملّی و دولت مصدّق ميدانست، گفت: محمّدرضا شاه 37 سال پادشاهی كرد. هيج كس نميتواند از محمّدرضا شاه دفاع كند و هيچ مخالفی هم نميتواند به مصدّق انگی بزند. چون مصدّق روی اصول كار ميكرد و پافشاری بر اين اصول باعث شكست ظاهريش هم شد. مصدّق در ملّی كردن نفت، از فرصت بين المللی استفاده كرد. در فرصتی كه خود انگلستان ذغالسنگ را ملّی كردند، در امريكا هم مخالفتی با زياده طلبی و استعمار انگلستان در دنيا وجود داشته. مصدّق با استفاده از اين فرصت صنعت نفت را ملّی كرد. ولی مصدّق تنها بزرگيش در ملّی كردن صنعت نفت نبود. عضو شورای مركزی جبهه ملّی افزود: مصدّق يك نقش بزرگتری داشته، و آن اينست كه برای حكومت ارزش قائل نبوده و حكومت را برای خدمت به مردم ميخواسته. مصدّق روزی كه نخست وزير شد تصميم نداشت اين قدرت را هميشه برای خود نگهدارد. مصدّق به آزادی اعتقاد داشت و روزی كه نخست وزير شد، گفت هر روزنامهای هر دشنامی كه ميخواهد، به من بدهد. اين اساس آزادی است. آزادی يعنی سيّال بودن قدرت. آيا ما نيروهای ملّی ميخواهيم يك ديكتاتوری بوجود بياوريم؟ نه. قدرت بايد سيّال باشند و مردم ايران برای آن تصميم بگيرند. به فرض، بعضی ميگويند سلطنت را به آراء عمومی بگذاريم. من ميگويم غيردموكراتيك است. چرا؟ چون ما نميتوانيم برای نسل آينده تصميم گيری كنيم. مصدّق در 28 مرداد كار بزرگی كرده. بزرگی كار مصدّق اين بود كه كسی را كه حكم عزل غيرقانونی او را برده بود، اعدام نكرد. بازرگان هم در سال 58 همين كار را كرد. از هويدا دفاع كرد و نيروهای ملّی با اعدامهای بيرويه بوسيله هر نظامی جلوگيری ميكنند. چون ما به آزادی بعنوان يك اساس و پايه نگاه ميكنيم. در نظام دموكراتيك، قدرت اصل نيست، قدرت سيّال است. مصدّق به اصول آزادی اعتقاد داشت و بر اساس اين اصول هيچ چيز ثابت نيست و همه چيز نسبی است. همچنين اديب برومند در جواب اين انتقاد اظهار داشت: ببينيم مصدّق و جبهه ملّی با چه گروههايی پنجه درانداخته بود و روبرو شده بود: روحانيون، كه از وقتی روابط كاشانی و مصدّق بهم خورد، تقريباً قشر عظيمی از روحانيون مخالف مصدّق شدند. حزب توده كه ملهم از روسيه شوروی بود، مخالف دكتر مصدّق بود و انواع و اقسام كارشكنيها را عليه ايشان ميكرد و چوب لای چرخ دولت ميگذاشت. و انگلستان هم كه مخالف درجه اوّل بود. امريكا هم اوّل مقداری چنين نشان داد كه موافق است ولی موافقتش معلّق به اين بود كه نفت ايران از چنگ انگليسها گرفته شود و امريكا هم مقداری در آن سهيم شود. بخصوص كه شركتهای نفتی دنيا كه به دولت امريكا ماليات ميدادند، به دولت امريكا فشار آوردند و امريكا كه ديد مقاصدش در ايران انجام نميشود، به طرف انگلستان چرخيد و وقتی ديد كه دولت جبهه ملّی در اين قضيه مقاومت ميكند و مقصودش ملّی كردن نفت تنها نبوده بلكه ميخواسته اين جرثومه فساد را كه سياست انگلستان و تبلورش در شركت نفت بوده از بين ببرد، امريكا هم رسماً و علناً به مرحوم اللّهيار صالح كه سفير ايران در امريكا بود، اعلام كرد كه ما در اين مسئله نفت نميتوانيم با دوستان و متّحدان قديم خود رشته الفت را ببرّيم و با ايران همداستان شويم. بنابراين در عرصه خارجي، امريكا، انگليس و روسيه مخالف بودند، در داخل، روحانيون، دربار، حزب توده و ارتش مخالف بودند. جبهه ملّی هر قدر بنيادش محكم و استوار باشد، چقدر ميتواند در مقابل اينهمه مخالفت خارجی و داخلی مقاومت كند؟ البته روز 28 مرداد اگر مصدّق از ملّت استمداد ميكرد، ملّت بيرون ميريختند و آن مسائل پيش نميآمد. ولی اين موقّتی بود. عدّهای كشته ميشدند، ولی كودتا دو ماه به عقب ميافتاد. ملّت بيسلاح در مقابل دربار و ارتش و حزب توده و روحانيت و انگلستان و روسيه و امريكا چگونه ميتوانستند مقاومت كنند؟ بنابراين ولو كه هيچ نوع ضعف و فتوری در اركان دولت نبود، شرايط زمان اين شكست را ايجاب ميكرد. سقوط دكتر مصدّق مسئلهای بود كه دنيا بر سرش توافق كرده بود. اديب برومند در پاسخ به سوالی درباره وضعيت مهندس اميرانتظام عضو هيئت رهبری جبهه ملّی ايران گفت: دو سه سال پيش، به ايشان گفتند كه آزاديد و ميتوانيد برويد. گفت من كجا بروم؟، شما مرا به اتّهامی گرفتهايد و زندانی كردهايد و اگر من بروم، آن اتّهام بر من باقی خواهد ماند. در حاليكه در يك جنجال هوچيانه اوائل انقلاب بدون اينكه مدرك ارائه كنيد يا به مدارك من توجّه كنيد، مرا بعنوان جاسوس محكوم كرديد و به زندان انداختيد. هر موقعی من بيرون بروم، اين مسئله بر نام من نقش ميبندد. مگر اينكه دوباره مرا محاكمه كنيد و محكمهای دنياپسند با حضور وكيل و خبرنگاران تشكيل دهيد و من مداركم را ارائه كنم، چنانچه مجدداً محكوم شدم، ادّعای شما صحيح است. ولی من بايد از اين اتّهام تبرئه شوم و بيرون بروم. تا هنگامی كه شما اين محاكمه را انجام ندهيد و برائت من ثابت نشود، من بيرون نميروم. بنابراين اين مدّت دو سه سالی كه ايشان در زندان مانده، بدليل همين قضيه است. اكنون هر از چند گاهی برای معالجه به ايشان مرخصی ميدهند ولی آنها اصراری به اينكه الان نگهش دارند، ندارند و بلكه خودش بيرون نميآيد. حق هم دارد و هر فرد شرافتمندی همين كار را ميكند. وی در پاسخ به سوالی درباره ضرورت اتّحاد نيروهای ملّی ايران بيان داشت: جبهه ملّی ايران خانه تمامی ملّيون و وطن پرستان و كسانی است كه طرفدار اهداف دكتر مصدّق هستند و در اينجا به روی احدی بسته نيست. همه ميتوانند بيايند و هر كسی در يك كنگرهای كه تشكيل بدهيم، ميتواند جای خود را باز كند. اگر اين عملی نشود،، ما پيشنهاد كردهايم كه يك مجمع هماهنگی ملّيون كه در كلّيات همفكر و همرأی هستند پديد بيايد و هر 15 روز يكبار دور هم جمع شويم و بر طبق اوضاع و احوال مملكت با هم گفتگو و تعاطی فكر كنيم و به نتيجهای برسيم. و اگر رسيديم، آنرا اعلام كنيم و پای آن امضا بگذاريم. وی همچنين در پاسخ به سوالی درباره انتخابات آينده مجلس گفت: ما در شورای مركزی جبهه ملّی كميسيونی تعيين كردهايم كه مأموريت دارد با همه رجال خوش فكر و وطنخواه مصاحبه و مذاكره كند و نظرات كلّی را بپرسد تا تصميمی بر اساس آن گرفته شود. چون مسئله حسّاس و مورد بحث است. اصلاح طلبان با اينكه كاری نتواستهاند بكنند، تأكيد دارند كه بايد در انتخابات شركت كرد و عدّهای ميگويند كه شركت از آن بهتر نبود كه كرده شد! به كجا رسيد كه باز امتحان شده را امتحان كنيم؟! ولی اگر اوضاع به همين منوال باشد يعنی حاكميت هيچ عقب نشينيای نكند، بنده تصوّر نميكنم كه شركت در انتخابات كار درستی باشد. بايد شركت نكرد و اينها با 3، 4 ميليون رأي، نماينده و رئيس جمهور تعيين كنند. مگر اينكه اينها وضعشان را عوض كنند، اصلاً نظارت استصوابی را بردارند، كه برنميدارند، و رعايت كلّی حقوق بشر را بكنند، زندانيان سياسی آزاد و روزنامهها رفع توقيف شوند و و هرگونه از نظرات انتقادی و بيان معضلات را به تشويش اذهان عمومی و نشر اكاذيب نسبت ندهند. گويا اينها معتقدند هيچ نقصيهای در هيچ كاری نيست، هيچ نوع تنگنايی و هيچ نوع بن بستی در هيچ كدام از شئون سياسي، اجتماعی و فرهنگی وجود ندارد و اين ما هستيم كه اين موضوعات را تراشيدهايم! همين جوابی كه عسگراولادی به نامه دكتر يزدی داده بود و گفته بود خود شما منشأ بحران و نابسامانی هستيد! عيسی خان حاتمی در اين باره اظهار داشت: اگر شورای نگهبان با اين قدرت به كار خود ادامه دهد و بتواند صلاحيت افراد را رد كند، ديگر حضور مردم در انتخابات، معنايی نخواهد داشت. اصلاح طلبان عملاً كاری از پيش نبردند. نه قانون انتخابات اصلاح شده، نه اختيارات رئيس جمهور افزايش پيدا كرده و ارگانهای غير انتخابی بر تمام جامعه ما مسلّطند و حرف اوّل و آخر را ميزنند. رامين ناصح دبيركلّ حزب آينده سازان ايران و عضو شورای مركزی جبهه ملّي، در حاشيه اين نشست به خبرنگاران گفت: ما در برگزاری جلسات و همايشها با محدوديتهای شديدی مواجهيم. بويژه اينكه اجازه دعوت و اعلان عمومی مراسم به ما داده نميشود و آخرين نشست معارفه جبهه ملّی در خوزستان كه پيش از نشست امروز داشتيم، در خردادماه امسال بود كه منجر به دستگيری و صدور حكم يكسال حبس تعليقی برای بنده شد. در اعلاميه جهانی حقوق بشر كه دولت ايران هم امضا كننده آن است، آزادی انديشه و بيان، مطبوعات، احزاب و تجمّعات به رسميت شناخته شده است. هيچ حكومتی حق ندارد به بهانه مخالفت با دين، خدا و... از بيان انتقادات جلوگيری كند. در رژيمهای غيردموكراتيك و مطلقه، انتقاد از حكومت ممنوع است و مخالفت با عملكرد زمامداران جرم، و دولتمردان هميشه يكطرفه با مردم صحبت ميكنند و فرصت و امكان پاسخگويی از طرف صاحبنظران مورد اعتماد مردم و مخالفين وجود ندارد. حاكميت فعلی از نفوذ چشمگير جبهه ملّی در دلهای مردم خشنود نيست و به هر وسيله تلاش ميكند فعّاليت آن محدود شود. لذا ما ناچاريم كه جلسات خود را بطور خصوصی و در فضای دربسته برگزار كنيم. وی افزود: در نشست معارفه امروز با حضور دو تن از برجستهترين اعضای مركزی جبهه ملّي، كه آنرا به سادگی و راحتی برگزار كرديم، از طرف نهادهای دولتی ممانعت و مزاحمتی ايجاد نشد، گر چه افرادی سعی كردند ايجاد تنش كنند، ولی با هوشياری اعضای ما خوشبختانه اين مراسم به آرامی برگزار شد.
آژانس خبررسانی آينده سازان http://ayandesazan.blogsky.com
|
||