بازگشت به صفحه اول  
 
 

 با توجه به شرايط بشدت بحراني منطقه كه برآنند آنرا با مسئله غني سازي اورانيوم پيوند دهند و ضربه های ويرانگری به كشور وارد سازند، منافع ملي تعليق غني سازی را ايجاب مي كند

 سرانجام جنگ خونين و ويرانگر لبنان با اعلان آتش بس به پايان خود رسيد و در عمل با استقرار ارتش لبنان و نيروهاي حافظ صلح زير فرماندهي ايتاليا در روزها و هفته هاي آينده در جنوب رودخانه ليتاني، اسراييل و آمريكا به خواست عمده خود براي عقب راندن نيروهاي حزب الله از جنوب لبنان دست يافتند. يك روز بعد از اعلان آتش بس، رييس جمهور امريكا در يك سخنراني صريح و بي پرده، ايران را به عنوان تجهيز كننده و تحريك كننده اصلي حزب الله و عامل همه ويرانگري ها در لبنان معرفي كرد.

او باصراحت گفت: "رژيم ايران حمايت مالي سلاح و آموزش را براي حزب الله فراهم ميكند ... ايران بروشني اعلام كرده است كه نابودي اسراييل را خواستار است. فقط مي توان تصور كرد اين درگيري چه اندازه خطرناكتر مي شد اگر ايران آن سلاح هسته اي را كه دنبالش است در اختيار مي داشت. وظيفه نه تنها امريكا و بلكه جهان اين است كه مستمرا" به ايراني ها الزاماتشان را مبني بر عدم توسعه برنامه تسليحات هسته اي و عدم تقويت تروريسم و ارتقاي آن تكرار كنند."

افزون بر آن، مهمترين رسانه هاي عرب زبان مطرح در دنيا، چون: شرق الاوسط، الاهرام، الجمهوري (ارگان دولت مصر)، الايام (به اعتباري ارگان دولت خودمختار فلسطين)، الوطن (چاپ عربستان)، عرب تايمز (چاپ كويت) و ... همه و همه نيز يك صدا لبه تيز تيغ حمله را متوجه ايران ساختند و اعلام داشتند كه تهران و دمشق حزب الله و حماس را براي بازي در صحنه معادلات سياسي به بازي گرفتند. «عبدالرحيم علي» مدير مركز عربي مطالعات اسلام و دموكراسي در الاهرام نوشت: همزماني اقدامات حزب الله با ارجاع مجدد پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت، اثبات كننده دست داشتن ايران در اين بحران است.  ايران در پرونده هسته اي خود از لبنان، فلسطين و عراق به عنوان برگهاي برنده خود استفاده مي كند. ارگان دولت مصر با وجود سفرهاي پي در پي مقامهاي سياسي ايران به مصر براي جلب نظر آن كشور، اين چنين در برابر ايران موضع مي گيرد: "حزب الله و حماس عاملان ايران اند. ايران و امريكا نبردي را با يكديگر آغاز كرده اند كه بازيگران آن اعراب هستند. هيچ يك از طرفين نمي خواهند در اين بحران دستان خود را آلوده كنند. بنابراين، ترجيح مي دهند اعراب را قرباني نبرد منافع خود كنند."

رسانه ها اعلام داشتند كه دولت تركيه در تمام مدت نبرد تسهيلات لازم را براي فرستادن موشكهاي هوشمند امريكا به اسراييل در اختيار آن دولت قرار داد. موضع گيريهاي تند انگلستان و در آغاز نبرد فرانسه را نيز بخاطر داريم. از سوي ديگر، مي دانيم كه پس از چندماه گفتگوهاي تنگاتنگ و باج دهي به روسيه و چين، سرانجام هر دوي آنها در كنار سه دولت امريكا، انگلستان و فرانسه قرار گرفتند و همگام با آلمان قطعنامه شوراي امنيت را عليه ايران صادر كردند. حاكمان جمهوري اسلامي كه براي پاسخگويي به «بسته» پيشنهادي سياست وقت كشي را در پيش گرفتند، هيچگاه تصور آنرا نداشتند كه قدرتهاي جهاني صاحب حق وتو در اجماعي همه جانبه با تصويب قطعنامه آنها را در بن بست قرار دهند. ولي واقعيت اينست كه تا نهم شهريور زمان كوتاهي در پيش است و با توجه به سخنان برقدرت نشستگان جمهوري اسلامي دور به نظر مي رسد كه شوراي امنيت بجز تعليق غني سازي هيچ پاسخ ديگري را از آنها بپذيرد.

موضع گيرهايي كه در بالا بدان اشاره رفت اين نگراني شديد را در جامعه پديدار ساخته كه قطعنامه بعدي شوراي امنيت لحن بسيار تندتري د اشته باشد و در آن، افزون بر تحريم هاي احتمالي اقتصادي، زمينه سازي هايي براي برخوردهاي بازدارنده نظامي يكجانبه امريكا در نظر گرفته شود. اگر بر اين باور باشيم كه امريكا در شرايط موجود خاورميانه پذيراي خدشه وارد گشتن بر سياست برتري طلبانه «هژمونيكش» نخواهد بود، مي توان استنباط كرد كه موضع گيري هاي شديد بوش، در فرداي پس از اعلان آتش بس، عليه ايران را به عنوان يك تهديد گذرا نبايد تلقي كرد وبا توجه به اظهار نظر«سيمور هرش» درباره جنگ لبنان به عنوان يك «رزمايش آزموني» به منظور هدف قرار دادن شماري از مراكز حساس ايران، بايد بشدت نگران برخوردي ويرانگر بود كه مي تواند حتا بدون حضور نيروي زميني همه چيز را درهم بكوبد. پديده دردناكي كه بنظر مي رسد، براي بخشي از حاكميت به عنوان فرصت براي تثبيت و ادامه حكومتشان تلقي بگردد و آنرا نعمت بشمارند.

جبهه ملي ايران به همه ملت ايران هشدار مي دهد كه خطر را دست كم نگيرند و اجاز ندهند تا جماعتي قدرت طلب اين سرزمين را به آتش بكشند. ما بر اين باوريم كه با توجه به حساسيت شديد منطقه و موضع گيريهاي همه جانبه كشورهاي منطقه و قدرتهاي فراسوي آن در برابر حاكمان ايران، وقت آن رسيده است تا با تشكيل «كنگره نجات ملي» با شركت نيروهاي مورد اعتماد ملت، شرايطي فراهم آيد تا بتوان از راه سازمان ملل، گامهاي بلند و موثري براي تفاهم وتعامل با كشورهاي منطقه و قدرتهاي جهاني برداشته شود. باشد كه جوٌ بشدت بحراني موجود دگرگون گشته يكپارچگي و استقلال كشور از هرگونه خطري مصون بماند و ميهنمان به ويراني كشيده نشود.

 جبهه ملي ايران

تهران- 1 شهريور 1385 

 
 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به جبهه ملی ايران