بازگشت به صفحه اول  
 
 

بیانیه شورای مرکزی جبهه ملی ایران در باره انتخابات

آیا در چنین اوضاع و احوالی میتوانیم در انتخابات شرکت نمائیم؟

 این روزها که غوغای انتخابات فضای سیاسی کشور ما را اشغال کرده است، میهن ما روزهای بحرانی و ابهام آوری را میگذراند و مترصد تغییرات اساسی در سیاست حکومت است که  هم اکنون نگران کننده و حساس شده است. هر چند به تکرار گفته ایم اوضاع کشور را از دو جهت باید مورد مطالعه قرار داد و سرنوشت عمومی را در این دو جهت ارزیابی کرد:

1- اوضاع داخلی:

پوشیده نیست که وضع داخلی ایران به اندازه ای در هم ریخته و نابسامان است که قلم را یارای تشریح و توضیح آن نیست. حکومت جمهوری اسلامی ایران به حکم سیرت استبدادی، کشور را بر لب پرتگاه ورشکستگی، ناامنی، تجاوز خارجی، تحریم شدید و عصیان عمومی قرارداده و نه تنها اساسا در اندیشه چاره گری و رهگشایی به سوی بهبود نیست بلکه روز به روز و ساعت به ساعت موجبات افزایش این نگرانی ها، سردرگمی ها و ناامیدیها را برای ملت فراهم میسازد.

غیر از ترفند و فریب و تحکیم پایه های فرمانروایی خویش به هیچ کاری نمی اندیشد و به هیچ تحرک اصلاحی در شئون مختلف حیاتی کشور تن در نمی دهد چنانکه کشتی حیات ملی در دریای طوفانی دستخوش امواج خودسری و لجاجت قرار گرفته و آینده هولناکی را در پیش  نظر مجسم میسازد.

اقتصاد متلاشی، تورم و فقر روز افزون، فساد اخلاق عمومی، ترویج دزدی و رانت خواری، افزایش اعتیاد، رواج خشونت، ازدیاد فحشا، بیکاری فزاینده، شیاع بی دینی و بی اعتقادی، زوال تربیت اداری، محیط زیست مسموم و ترافیک سرسام آور و زندانی کردن جوانان به بهانه های گوناگون همه و همه دستاورد حاکمیتی ست که مدت سی سال است بر کرسی قدرت تکیه زده و پیوسته از رجز خوانیهای توخالی و شعارهای بی محتوا دم میزند. افزون بر این گریز مغزها از کشور بر بی علاقگی به آثار تاریخی و باستانی و حتا تخریب آنها، ترویج اقتصاد دلالی، گداپروری، عدم امنیت قضائی، تضعیف قوه قضائیه و تعطیل پی در پی کارخانه ها از جمله پی آمدهای حکومتی ست که به نام مقدس دین محیط اجتماع و حیات روزانه ی مردم را مختل و بدین شیوه ی اندوهبار د رآورده است.

2- اوضاع خارجی:

از این بابت هم سیاست نابخردانه و بی کفایتی زمامداران، حیثیت و آبرویی برای ایرانیان باقی نگذاشته و شهروندان ایرانی را در انظار خارجیان بی اعتبار و مشکوک و نامعتمد ساخته است.  سبکسریها و دشمن تراشی های جمهوری اسلامی از آغاز تاکنون به ویژه در چهارساله دولت نهم  کشور ما را آماج دشمنی و تنفر بسیاری از سرزمینهای دور و نزدیک ساخته و از نظر معنوی حیثیت ما را بازیچه سبکسری و سوء سیاست گردانیده است.

ستیزه گری مستمر با یک ابر قدرت جهانی و تحمل زیانهای فراوان در نتیجه مخاصمت ها و  اخلالگریهای او و در برابر این چالش بی هدف، ایجاد ارتباط با کشورهای آمریکای لاتین و باج ستانی دوستانه ی آنها و سرانجام اتلاف بیت المال با مدد رسانی های مالی و تسلیحاتی  به  کشورهایی که هیچ گاه منشاء فایده و اثری برای ایران نبوده اند و نیز از دست دادن حقوق مسلم کشور در دریای مازندران و عدم توفیق به استفاده از خط لوله جیهان که قرار بود  نفت آسیای مرکزی را از راه ایران به ترکیه و اروپا برساند، اینها همه نتایج ستیزه جویی با قدرت مداران است که جز انواع ضرر های کلان چیزی ببار نیاورده است.

در این سی سال هیچ یک از دوره های ریاست جمهوری جز کارنامه ای مخدوش و بی اعتبار چیزی از نحوه ی حکومت به دست نداده و هر یک در نامه اعمال خود نقطه های سیاهی را دارا بوده اند که نهال امید را از دلها برکنده اند. در نهایت در مدت چهار ساله دولت نهم موقعیت های استثنائی از لحاظ سرازیرشدن سیل دلار از بابت عواید نفت به کشور می توانست دوره شکوفایی برای ایران تدارک کند که برعکس این دوره نکبت بارترین ادوار حکومت در ایران به شمار آمده و ثروت سرشار ملی میهن ما بجای حسن استفاده و ایجاد اقدامات سود آور به هدر رفته است.

اینک انتخاباتی جریان یافته است که به هیچ روی با انتخاب ریاست جمهوری به معنای واقعی و صحیح و منطبق با دموکراسی حتا با قانون اساسی جمهوری اسلامی هم مطابقت ندارد زیرا کسی منتخب ملت  قلمداد  نخواهد  شد.  در میان  هفتاد  ملیون جمعیت ایران تنها  چهار تن برگزیده شورای نگهبان اند که اصلح از همگان تشخیص داده شده اند و چنان وانمود شده است که در یک ملت بزرگ دیرینه سال و با فرهنگ عظیم تنها و تنها چهار نفر شایسته حکومت کرده اند و این مقام، محصور و محدود به این نفرات است که یکی از آنها باید زمام  مقدرات هفتاد ملیون را  رقم زند.

این نامزدها که امروز سخنان فریبنده در وعده دادن و انتقاد کردن از ارزشهای حکومت حاضر بر زبان می رانند، از اوضاعی بدگوئی میکنند که خود در جای جای آن شرکت داشته و برای یک بار هم اشاره به کاستی ها و کجرویهای بارز نکرده اند. اینان نه تنها زبان از اعتراض بسته بوده اند بلکه در کنار حاکمیت انحرافات را صحه گذاشته و تائید کرده اند.

با این توجه معلوم است  که سخنانشان  هرگز حاکی از اعتقادات قلبی نیست تنها دانه افشانی و دام گستری برای موفقیت درانتخابا ت است.

باری اکنون هموطنان ارجمند از جبهه ملی ایران در باره انتخابات و این که به چه کس باید رای داد پرسشهائی میکنند و نظر ما را در باره آن خواستارند، پاسخ ما این است که:

با وضع خجلت آوری که مورد اشاره قرارگرفت در این زمینه چه می توان گفت؟  اگر این نامزدها را شما انتخاب کرده اید به هر کدام می توانید رای بدهید و اگر انتخاب شما نیست خود به رهنمائی خرد باید نیک بیندیشید و با عبرت گرفتن از گذشته ها به هرچه مصلحت میدانید عمل نمائید. آیا در چنین اوضاع و احوالی میتوان در انتخابات شرکت نمود؟

همین قدر میگوئیم که وضع موجود و چارچوبی که فرا روی ماست نگران کننده و مخاطره آمیز است و برای تغییر آن خردمندانه باید گام برداشت و خیرخواهانه باید عمل کرد.

از طرف شورای مرکزی جبهه ملی ایران : ادیب برومند

(تهران پنجم خرداد 1388)

 
 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به جبهه ملی ايران