مصاحبه نشريه فرياد آزادی با کورش زعيم 

  17/4/1382             

 

پرسش: در هفته های اخير، تعدادی از اعضای جبهه ملی ايران توسط دادگاه انقلاب و مقامات امنيتی يا احضار و يا بازداشت شده اند. نظر شما در باره اين يورش جديد به جبهه ملی چيست؟

 

پاسخ:

حرکت های اخير را نمی توان يک يورش برنامه ريخته شده به جبهه ملی ايران ارزيابی کرد. يورش به جبهه ملی هنوز آغاز نشده است. يورش اخير به شاخه های فعال جوانان ودانشجويان وابسته به جبهه ملی ايران، به ويژه در شهرستانها، بوده که فعالترين و موثرترين تشکل ها برای آگاه سازی افکار عمومی بوده اند. حاکميت از رشد سازمانی جبهه ملی ايران درميان دانشجويان و جوانان تحصيل کرده واهمه دارد. در سالهای اخير، به علت سرخوردگی جوانان ازجنبش اصلاح طلبی درون حاکميت ونيز گروههايی که ميخواهند با کاربرد مذهب و همکاری با حاکميت بهبود نسبی بوجود بياورند، جبهه ملی در ميان دانشجويان و جوانان بويژه در شهرهای دانشگاهی رشد قابل ملاحظه ای داشته است. فعاليت جوانان وابسته به جبهه ملی دردانشگاههای سراسرکشور در برپايی سخنرانی ها و گردهمايی های سياسي، آگاه سازی جامعه و بطور کلی رشد تبليغات آزادی خواهی و دموکراسی خواهی در سالهای اخير حاکميت را سخت نگران کرده است.

 

ولی بطور کلي، حاکميت می داند که جبهه ملی در قلب مردم ايران، بويژه جوانان دانشجو و دانش آموخته، جای دارد و از آنجا که جبهه ملی ايران از پرستيژ بسيار بالايی در کشور و در سطح جهان برخوردار است، يک يورش به جبهه ملی که عنوان "يورش به جبهه ملی ايران" را داشته باشد برای حاکميت می تواند گران تمام  شود.

 

از سوی ديگر، بخش عاقلتر حاکميت ميداند که جبهه ملی تنها وسيله نجات کشور از بحران، از انقلابی ديگر که برايشان خانمانسوز خواهدبود، و يا از سلطه بيگانگان و عمال بيگانه خواهد بود. جبهه ملی تنها سازمان سياسی است که بعلت واقعا دموکرات بودن و اعتقاد به حقوق بشر، از انتقم جويی و تلافی بيزار است و در برابر آن می ايستد. بنابراين، جبهه ملی ايران در واقع چتر نجات از هواپيمايی است که سيستمهای ناوبری آن از کار افتاده و خطر سقوط آن می رود. در چنين شرايطی هيچ عاقلی چتر نجات خود را بيرون نمی اندازد. 

 

شاه مخلوع اگر جبهه ملی را آنگونه زير فشار نمی گذاشت و فعاليت آن را ممنوع نمی کرد و دائم سران و فعالان و نيروهای جوان جبهه ملی ايران را به بهانه های گوناگون به زندان نمی انداخت، جبهه ملی ايران می توانست جامعه را به تدريج و با متانت و در آرامش به سوی دموکراسی سوق دهد، و ديگر موردی برای انقلاب 1357 پيش نمی آمد.

 

شاه هنگامی از خواب خوش خيالی و خود بزرگ بينی بيدار شد و به فکر جبهه ملي، آنهم بعنوان وسيله ای برای نجات خود،  افتاد و پيشنهاد نخست وزيری و تعهد به تمکين به قانون مشروطه را به سران جبهه ملی ايران داد که ديگر خيلی دير شده بود و جبهه ملی تشخيص داده بود که سقوط او اجتناب ناپذير است.

 

حاکميت کنونی اشتباهاتی بزرگتر از شاه را مرتکب می شود. اينها حتی يک اصلاح طلب برخاسته از ميان خودشان را هم تحمل نمی کنند، و نه تنها به خواستهای ملت اعتنايی ندارند، در خصوصی ترين امور زندگی مردم دخالت می کنند، امنيت و دادگری را از بين برده اند، با رفتار غير متعارف و ستيزجويانه خود دشمنان قدرتمند زيادی را هم در سطح جهان برای خود ساخته اند. من تصور می کنم که اين حاکميت هم هنگامی از خواب خوش خيالی بيدار شود که خيلی دير شده باشد. ولی "دير شدن" برای اين حاکميت با "دير شدن" برای شاه تفاوت بسيار زيادی خواهد داشت. 

 

جبهه ملی تنها سازمان سياسی است که می تواند برای اداره کشور و ايجاد آرامش، تامين حقوق مردم و تامين استقلال و تماميت ارضی کشور، بدور از خواستها و منافع شخصی و گروهي، برنامه معقول و علمی ارائه دهد. جبهه ملی می تواند کشور را از يورش و سلطه بيگانه يا عمال آنها و شخصيت ها و گروههای مطرود اين جامعه حفظ کند و دخالت بيگانه در امور کشور را منتفی سازد.

 

جبهه ملی تنها سازمان سياسی در ايران است که آزمايش پاکي، صلاحيت و ميهن پرستی خود را برای بيش از نيم قرن داده، اعتماد کامل مردم ايران را داراست و می تواند برنامه مدون همه جانبه و جهان پسند برای اداره سياسی واقتصادی کشور ارائه کند که مورد پذيرش همه مردم و نيز صاحب نظران ودانشمندان مربوطه قرار گيرد. يورش به چنين سازماني، برای هر رژيمي، فقط می تواند خودزنی به شمار آيد.