بازگشت به صفحه اول

 

 
 

مقاله واشنگتن تايمز درباره تازه ترين مباحث در محافل آمريکا

سقوط رژيم ايران؛ راه حلی کارآمد

یکشنبه ۲۹ فروردين ۱۳۸۹

روز: وقوع يک انقلاب دوم در ايران ممکن است آخرين و بهترين شانس برای صلح در منطقه باشد، اما اين اتفاق تنها به کمک آمريکا قابل رخ دادن است.

جی مايکل والر از مؤسسه سياست جهانی می گويد بهترين راه پيش روی ايالات متحده برای ايجاد تغيير در ايران، تحريم و يا اقدام نظامی نيست، بلکه در گروی کمک به مردم اين کشور برای سرنگونی رژيم اسلامی است. وی در سخنرانی روز گذشته در دفتر مرکزی اين مؤسسه در واشنگتن گفت، پس از انجام تدارکات مناسب، "انقلاب می تواند ظرف چند روز رخ بدهد."

ايران آماده تغييرات تند و افراطی است. عموماً به ملاهای حاکم به چشم حاکمانی نامشروع و فاسد نگاه می شود. مردم منفعل نيستند و به طور فزاينده ای مايل به قدم علم کردن در برابر دولت هستند. جنبش دانشجويی در مواجه با رژيم، درجاتی از شهامت و بی باکی را به نمايش گذاشته است. سپاه پاسداران نيز احتمالاً با احساس وقوع تغييرات قريب الوقوع، شاهد شکاف هائی در پايبندی و وفاداری به حکومت اسلامی بوده است.

آقای والر می گويد به اعتقاد او، ايالات متحده می تواند با تلاش نسبتاً محدودی، جنبش رادر تهران تشديد کند. واشنگتن می تواند امکان ارتباط مخالفان با يکديگر را بوسيله تلفن های همراه ماهواره ای غير گرانقيمت و از پيش شارژ شده، سرورهای واسطه اينترنتی و دوربين های ساده فيلم برداری و ساير ابزار ضبط و انتشار اخبار جنبش،  فراهم کند. شبکه خبری فارسی صدای آمريکا نيز می تواند بر گزارش های سوء رفتار رژيم متمرکز شود و اخبار رویگردانی مهره های داخلی رژيم به اميد پيوستن ساير افراد به آنها را در دستور کار قرار دهد. رسانه های دولتی تهران معمولاً از کنار چنين داستان هائی عبور می کنند، بنابراين صدای آمريکا می تواند به پخش اين گزارش ها بپردازد و قضاوت را برعهده مردم ايران بگذارد.

از همه مهمتر، ايالات متحده می تواند پشتيبانی اخلاقی قدرتمندی نشان دهد. يک عامل بسيار مهم در توقف جنبش مستمرايرانی ها عليه رهبری خودکامه و دينی آن کشور، احساس شک و ترديد نسبت به پشتيبانی آمريکا از حرکت آن هاست. پيام آشکار واشنگتن به مخالفان ايرانی مبنی بر حمايت از انقلاب آن ها، می تواند به عملی شدن آن منجر شود.   

با اين حال، آقای والر اعتقاد دارد "فقدان يک وجهه مناسب" دست و پای ايالات متحده را بسته است. تاريخچه کودتاهای تحت پشتيبانی ايالات متحده نظير آنچه در سال 1953 برای بازگرداندن شاه ايران به قدرت صورت گرفت، هرگونه بحث درباره رويکرد بی ثبات کننده را به حاشيه رانده است. با اين حال، شيوه ای از مبارزه که آقای والر توصيه می کند، شبيه چيزی است که سياستمداران آمريکائی به طور معمول از آن بهره می گيرند. آقای والر می پرسد: "آيا هيلاری کلينتون برای نابود کردن مخالف سياسی خود، وجهه او را خراب می کند؟ اگر پاسخ مثبت است، می تواند همين کار را با رهبر عالی ايران بکند."

آيت الله علی خامنه ای به اتهام فساد بسيار حساس است و بر اساس گزارش ها، صاحب 30 ميليارد دلار سرمايه است. اين مبلغ کلانی برای يک روحانی ساده زيست است و احتمالاً با ابزارهای غيرقانونی به دست آمده است. ضمناً گزارش می شود رهبر عالی ايران از بيماری افسردگی رنج می برد که خود می تواند توانايی وی را برای تصميم گيری در مواقع بحرانی از کار بياندازد. آقای والر می گويد: "خانم کلينتون بايد از همان شيوه تخريب دولتی استفاده کند که در جلسه استماع واترگيت درباره موضوع ايران مدنظر داشت."

کمک به سرنگونی رژيم تهران تا حد چشمگيری به پيشبرد منافع ايالات متحده در خاورميانه می انجامد. ايران فعالانه به ترويج خشونت در افغانستان، عراق، لبنان و محدوده خودگران فلسطينی ها مشغول است. ايران از ستيزه جويان ضد آمريکا، پشتيبانی تسليحاتی، مادی و معنوی می کند. جمهوری اسلامی به طور مستقيم و غير مستقيم، بيش از هر کشور ديگری مسؤول مرگ سربازان آمريکائی از زمان پس از جنگ ويتنام است و بايد در اين مورد پاسخگو باشد. هزينه عمليات بی ثبات کننده در مقايسه با تجهيزات منهدم شده آمريکا توسط ابزار های انفجاری ساخت ايران و التيام زخم های بازماندگان اين حملات بسيار کمتر است. اين نقشه بر خلاف مسير تحريم ها که اوباما در پی آن است، به نتيجه خواهد رسید.

منبع: واشنگتن تايمز- 16 آوريل

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به متفرقه

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران