بازگشت به صفحه اول

 

 
 

چند فراز خواندنی از بعضی موضعگیری های آیت الله کاشانی در یک مقطع تاریخی خاص

وب سايت شخصی اکبر اعلمی: ... یکی از مواردی که به مطالعه و بررسی های دقیق و عمیقتر نیازمند می باشد، نحوه تعامل آیت الله کاشانی و دکتر مصدق با یکدیگر است، زیرا بخشی از متعصبین به منظور بزرگداشت شخصیت آیت الله کاشانی، ضمن تحریف تاریخ و عدم انعکاس همه دیدگاه های این روحانی برجسته اهتمام خود را صرف تخریب دکتر مصدق کرده اند. در این یادداشت فرازهائی از موضعگیری های مرحوم کاشانی که کمتر در معرض افکار عمومی قرار گرفته است را انتخاب کرده ایم تا کاربران عزیز با شناخت بیشتر نسبت به شخصیت و دیدگاه های آیت الله کاشانی بتوانند، بخشی از تاریخ را آنگونه که بوده است بازخوانی نمایند. ...

تجربه نشان داده است که وقتی تاریخ نگاران حکومتی، به نگارش تاریخ روی می آورند، غالبا تاریخ را بگونه ای می نویسند و بازگو می کنند که خود و حاکمان می خواهند و خوشایند آنهاست. از اینرو برای پی بردن به همه حقایق تاریخی، باید به واکاوی دقیق و جامعتر تاریخ آنگونه که رخ داده است روی آورد.

یکی از مواردی که به مطالعه و بررسی های دقیق و عمیقتر نیازمند می باشد، نحوه تعامل آیت الله کاشانی و دکتر مصدق با یکدیگر است، زیرا بخشی از متعصبین به منظور بزرگداشت شخصیت آیت الله کاشانی، ضمن تحریف تاریخ و عدم انعکاس همه دیدگاه های این روحانی برجسته اهتمام خود را صرف تخریب دکتر مصدق کرده اند. در این یادداشت فرازهائی از موضعگیری های مرحوم کاشانی که کمتر در معرض افکار عمومی قرار گرفته است را انتخاب کرده ایم تا کاربران عزیز با شناخت بیشتر نسبت به شخصیت و دیدگاه های آیت الله کاشانی بتوانند، بخشی از تاریخ را آنگونه که بوده است بازخوانی نمایند.

قهرا این بخش از موضعگیری های این روحانی بلندمرتبه به تنهائی هرگز نمی تواند ما را به کالبد شکافی دقیق شخصیت ایشان رهنمون سازد. از اینرو لازم است که همه گفتار و کردار و اندیشه های ایشان در کنار یکدیگر مورد بازخوانی و ارزیابی قرار گیرد.

19 مورد زیر گزیده هائی از رفتارها و موضعگیری های آیت الله کاشانی در یک مقطع تاریخی خاص است که بصورت مستند ذکر شده است:

1- من یقین حاصل کردم دعاها و التماس‌های این خادم اسلام در پیشگاه پروردگار در رئیس الوزرا شدن حضرتعالی اجابت شده‌است

"یا هو، جناب آقای دکتر مصدق، پس از استعلام از مزاج شریف نمی‌دانم چگونه زحمات و فداکاری‌های برادر کامکار و عزیزم را تقدیس کند. صبح وقتی نور چشمی آقا مصطفی خبرمسرت بخش رئیس الوزرایی حضرتعالی را آورد، من یقین حاصل کردم دعاها و التماس‌های این خادم اسلام در پیشگاه پروردگار قادر متعال اجابت شده‌است و پیروزی و سعادت از آن ملت گردیده‌است. در ختم کلام جز اینکه سعادت و سلامت و موفقیت برادر لایق و دانای خود را از پیشگاه احدیت مسئلت نمایم، توقع دیگری ندارم ایام به کام باد. سید ابوالقاسم کاشانی."(1)

2- به اعلی حضرت بگویید اگر بی درنگ دکتر مصدق بر سر کار بر نگردد شخصا به خیابان خواهم رفت

"به اعلی حضرت بگویید اگر بی درنگ دکتر مصدق بر سر کار بر نگردد شخصا به خیابان خواهم رفت و دهانه تیز انقلاب را با جلوداری شخص خودم مستقیما متوجه دربار خواهم کرد".(2)

3- وجود شاه یک جهت جامعی برای جمع آوری کلیه طبقات مردم به دور این مرکز ثابت است

"عقیده من این است که ایران سالیان دراز حساسیت سلطنت دارد و فی الحقیقته وجود شاه یک جهت جامعی برای جمع آوری کلیه طبقات مردم به دور این مرکز ثابت است."(3)

4- من خدمات شما(سرلشگر زاهدی) را به نهضت ملی ایران فراموش نکرده‌ام

پس از آنکه دولت مصدق حکم جلب سرلشگر زاهدی، متهم اصلی پرونده قتل افشارطوس، را صادر کرد ، آیت الله کاشانی توسط میراشرافی وی را به مجلس آورد و در معیت خویش نشاند. کیهان نوشت: "آیت الله کاشانی از او بگرمی استقبال نمود و از مزاحمت‌هایی که تا کنون برای وی فراهم شده اظهار تاسف کرده و خدمات او به نهضت ملی را ستود."(4)

کاشانی به اتفاق ۱۵ نفر از نمایندگان به دیدن سرلشکر زاهدی رفت و اظهار داشت: "شما مهمان مجلس میباشید و به علاوه مورد احترام همه آقایان بوده و هستید و از مزاحمت‌هایی که تا کنون برای شما ایجاد شده متاسفم چون من خدمات شما را به نهضت ملی ایران فراموش نکرده‌ام و امیدوارم بتوانید به خمات بیشتری نائل شوید. اینجا هم خانه ملت است و شما می‌توانید تا هر وقت که بخواهید باشید."(5)

کاشانی خطاب به رئیس بازرسی مجلس گفت: "مادام که تیمسار در اینجا تشریف دارند شما از میهمان عزیز ما مواظبت کنید. زیرا ایشان در اینجا حق آب و گل دارند." (6)

5- من سرمایه مملکت هستم . مرا همه مسلمانان جهان به رهبری قبول دارند

آیت الله کاشانی: "من سرمایه مملکت هستم . فقط رهبر مسلمین ایران نیستم ، مرا همه مسلمانان جهان به رهبری قبول دارند." (7)

6- بر خلاف آن یاغی طاغی که به خیال خداوندگاری افتاده‌است، مشروطه ایران نخواهد مرد

درپی قيام سي تير 1331 پس از آنکه مصدق لايحه اي تقديم مجلس كرد كه در آن خواسته اختيارات نخست‌وزير به مدت شش ماه دیگر تمدید شود و مجلس به واسطه جو عمومي ايجاد شده، اين لايحه را با وجود مخالفت آية ا... كاشاني در 20 مرداد 1331 تصويب كرد ، کاشانی بیانیه ای را صادر کرد که در آن آمده بود:

"ملت ایران، من از پشت نقاب تزویر و آزادیخواهی ناگهان دریافتم که به زودی فکر ناپاک دیکتاتوری سیل خودسری از دامنه هوی و هوس خویش سرازیر نموده و قصد دارد نهال آزادی و مشروطیت ایران را از بن بر کَند. فریاد آزادی ایران که ۵۰ سال شب و روز این خیال شوم اسارت ایران را در مغز خویش پرورش داده بود در سر راه خود مانعی را دید که نه تنها به هیچ قیمت در مقابل افکار مالیخولیایی او تسلیم نمی‌شد بلکه او را تخدیر و تضیع نمود بر احدی پوشیده نیست که رئیس دولت بر خلاف قانون اساسی در صدد است ایران را به حکومت استبداد باز گرداند ولی من به شما می‌گویم بر خلاف آن یاغی طاغی که در کشور مشروطه ایران به خیال خداوندگاری افتاده‌است، مشروطه ایران نخواهد مرد. روح پاک پیغمبر اسلام اجازه نخواهد داد ملتی مسلمان و مستقل با چنین افکار پست و اهریمنی تسلیم بیگانگان شود و آن شّر خودسر که در راه بد کاری و خیال ایجاد دیکتاتوری قدم بگذارد محکوم به شکست و تسلیم چوبه دار خواهد شد." (8)

7- مصدق آنچه تا امروز کرده، مستقیما به مصلحت اجنبی و زیان مملکت بوده‌ است

"ملت غیور ایران اکنون ۲۸ ماه است که ایشان زمامدار است و در تمام این مدت یک قدم مفید به حال شما که بتواند اسم آن را ببرد بر نداشتند. هر روز وعده‌های بزرگ می‌دهد و فردا عذر می‌آورد. ساعت به ساعت راه را برای تحکیم دیکتاتوری و حکومت فردی و خود سری هموار ساخته‌است. مصدق خوب می‌داند اگر با آزادی به رای ملت رجوع کند ۹۷ درصد مردم علیه او رای می‌دهند . شما هموطنان عزیز می‌بینید که تا امروز چه کسی به نفع اجانب قدم برداشته و آنچه تا امروز کرده مستقیما به مصلحت اجنبی و زیان مملکت بوده‌است." (9)

8- شرکت در رفراندوم مبغوض حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و حرام است

درپی استعفای نمایندگان طرفدار مصدق، دولت وی از مردم خواست تا با شرکت در یک همه پرسی نظر خود را در مورد انحلال یا عدم انحلال مجلس اعلام نمایند. آیت الله کاشانی در مخالفت با این رفراندوم اعلام کرد:

"شرکت در رفراندوم خانه برانداز که با نقشه اجانب طرح ریزی شده ، مبغوض حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه و حرام است."(10)

با این وجود نزدیک به دو میلیون نفر به انحلال مجلس رای دادند و مجلس در روز ۲۳ مرداد ۱۳۳۲ منحل شد.

9- ریاست مجلس در شان من نبود، این مقام را پذیرفتم تا جلوی فعالیت‌های مصدق را بگیرم!

پس از کودتای مرداد 1332: "ریاست مجلس در شان من نبود و من از این جهت این مقام را پذیرفتم که جلو فعالیت‌هایی که مصدق می‌خواست شروع کند و یک سال بعد شروع کرد بگیرم." (11)

10- من از ژنرال زاهدی مادام که به منفعت ایران قدم برمیدارد پشتیبانی میکنم

در مصاحبه باروزنامهٔ المصری: "من از ژنرال زاهدی مادام که به منفعت ایران قدم برمیدارد پشتیبانی میکنم...هر وقت که نظرم برسد او بر خلاف مصلحت ایران عمل می‌کند با او مخالفت میکنم. تا این لحظه راجع به کار او نمی‌توان قضاوت کرد." (12)

11- بزرگترین اشتباه مصدق پایمال کردن قانون اساسی، عدم اطاعت از اوامر شاه و تلاش برای برقراری جمهوریت است!

در پاسخ به سوال اخبار الیوم مبنی بر اینکه به نظر شما بزرگ‌ترین اشتباه مصدق کدام است؟ :

"پایمال کردن قانون اساسی و و عدم اطاعت از اوامر شاه"(13)

او همچنین اشتباه بزرگ مصدق را تلاش برای برقراری جمهوریت شمرده و گفت: "مصدق برای برقراری جمهوریت می‌کوشید. او شاه را مجبور کرد ایران را ترک کند . اما شاه با عزت و محبوبیت چند روز بعد برگشت. ملت شاه را دوست دارد." (14)

12- خداوند عادل است و آنچه امروز بر مصدق گذشته‌است نتیجهٔ عدل خداوندی است

پس از به روی کار آمدن دولت کودتا:

کاشانی در جواب روزنامهٔ المصری که پرسیده بود آیا عقیده دارید مصدق مستحق همین سرنوشتی بود که به او رسید؟ گفت: "خداوند عادل است و آنچه امروز بر مصدق گذشته‌است نتیجهٔ عدل خداوندی است." (15)

13- مصدق به من و کشورش خیانت کرد. مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است

در مصاحبه با اخبارالیوم :

"این مصدق راه را گم کرده و مستحق چنین عاقبتی بوده‌است.تمام هم و غم او این شده بود که مردم فریاد بزنند زنده باد مصدق. مصدق به من و کشورش خیانت کرد. طبق شرع شریف اسلامی مجازات کسی که در فرماندهی و نمایندگی کشورش خیانت کند مرگ است." (16)

14- مصدق برای کشور کاری نکرد. اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز نفت ملی نمی‌شد. او خیانت کرد.

"مصدق برای کشور کاری نکرد. نه یک خرابی را تعمیر کرد نه خیابانی را افتتاح کرد نه خزانه را نجات داد و نه ملت را متحد ساخت. حتی در مورد نفت که او ادعا داشت صاحب فکر ملی ساختن می‌باشد اگر این اتحادی که من در صفوف ملت بوجود آوردم نبود هرگز ملی نمی‌شد. او خیانت کرد. به من و کشور خیانت کرد. قبل از اینکه من با مصدق مخالفت کنم، ملت با او بود ولی پس از اینکه من با او مخالفت کردم ملت از دور او پراکنده شدند." (17)

15- مصدق دستخوش نوعی جنون شده بود

مقام و کرسی صدارت مصدق را مسحور کرده بود. او دستخوش نوعی جنون شده بود."(18)

16- جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی تصمیم دارند شرافتمندانه در راه صلاح و افق ملت حداکثر فداکاری را بنمایند

"جای مسرت است که دولت جناب آقای زاهدی که خود یکی از طرفداران جبهه ملی بوده ، تصمیم دارند که شرافتمندانه از حیثیت و آبروی ایران دفاع نموده و در راه صلاح و افق ملت حداکثر فداکاری را بنمایند ." (19)

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲:

17- این اختیارات را چه کسی به زاهدی داده که این دیکتاتوری شدید و قرون وسطایی را با مردم شریف ایران می‌نماید؟

"آزادی جز برای عمال انگلیس نیست. مطبوعات و نشریات ملی هیچگونه اظهار عقیده ندارند و همه توقیف اند. بسیاری از ملیون و آزادیخواهان متدین در زندان‌ها بسر می‌برند. این اختیارات را چه کسی به آقای زاهدی داده که این دیکتاتوری شدید و قرون وسطایی را با مردم شریف ایران می‌نماید؟"(20)

18- بیسواد برو این مقاله رو بخون ببین چی نوشته

تایمز لندن مقاله‌ای دربارهٔ کاشانی نوشته بود و مجله خواندنیها(ارگان دربار)آنرا ترجمه کرده بود. در این مقاله کاریکاتوری از سر کاشانی روی تنه شیر چاپ شده و آمده بود که کاشانی آنچنان شخصیتی است که یک اشاره او نه تنها ایران که خاورمیانه را به اعتصاب می‌کشد.چند بیت شعر هم زیر کاریکاتور آمده بود. مصراع‌های اول این بود که استعمار چنین و چنان می‌کند و مصراع دوم بیت‌ها این بود:"شیر پامنار اگر بگذارد".

این شماره مجله را به مقدار زیاد چاپ کرده بودند و مجله‌ها را کنار تشک حاج اقا گذاشته بودند و سیل جمعیتی که به دیدار حاج آقا می‌رفتند و دست آقا را میبوسیدند به دریافت یک نسخه مجله نائل می‌شدند و از زبان آقا میشنیدند که می‌گفت:"بیسواد. برو این مقاله رو بخون ببین چی نوشته." (21)

19- بی سواد، لُره چه کار می‌کند؟

روایت محمدحسین علوی طباطبائی داماد آیت‌الله بروجردی از دیدارش با کاشانی:

"آقای کاشانی روی کاناپه نشسته بود. سلام کردم. آقای کاشانی گفت: علیکم السلام، کجابودی، چه کار می‌کنی؟ دعوت کرد کنارش نشستم. گفت: بی سواد، لُره چه کار می‌کند؟ منظورش آقای بروجردی بود. اگر این را من به آقا منتقل می‌کردم دیگر خیلی بد می‌شد .به آقای کاشانی گفتم: آقا بزرگش نخوانند اهل خرد که نام بزرگان به زشتی برد. ایشان خیلی ناراحت شد و دیگر تا آخر مجلس با من حرف نزد." (22)

منابع:

(1)قلم و سیاست ، محمد علی سفری، نشر نامک، چاپ دوم،۱۳۸۰، ص ۸۰۵

(2)روزنامه باختر امروز، ۲۹/ ۴/ ۱۳۳۱

(3)کیهان، ۸ فروردین ۳۲

(4)کیهان، ۱۴/۲/۱۳۳۲

(5)کیهان، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۲و نیز کتاب "مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران"، تالیف محمد علی همایون کاتوزیان، ترجمه فرزانه طاهری، نشر مرکز، چاپ اول، اسفند ۱۳۷۲،ص ۲۱۲

(6)اطلاعات، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۲

(7)کیهان، ۲ تیر ۱۳۳۲

(8)کیهان، ۱۵ تیر ۳۲

(9)اعلامیه ۸ مرداد ۱۳۳۲، مجموعه‌ای از مکتوبات، سخنرانی‌ها و پیام‌های آیت الله کاشانی، از انتشارات چاپخش، ج ۳، ص ۴۱۱ ۴۰۷

(10)اطلاعات، ۱۰ مرداد ۱۳۳۲

(11)در مصاحبه با کیهان، ۳ شهریور ۱۳۳۲

(12)کیهان، ۱۷ شهریور ۱۳۳۲

(13)کیهان، ۱۷ شهریور ۳۲

(14)مصاحبه با روزنامه المصری، کیهان ۱۷ شهریور ۱۳۳۲و نیز مجموعه پیام‌ها و مکتوبات آیت الله کاشانی. م. دهنوی (محمد ترکمان).(تهران. چاپخش. ۱۳۶۲) جلد ۴. ص ۲۸

(15)کیهان، ۱۷ شهریور ۱۳۳۲

(16)کیهان، ۲۳ شهریور ۱۳۳۲

(17)مصاحبه با خبرنگار اخبار الیوم، کیهان ۲۳ شهریور ۱۳۳۲

(18)مصاحبه با خبرنگار اخبار الیوم، کیهان، ۲۳ شهریور۱۳۳۲

(19)کیهان، ۱۲ آبان ۱۳۳۲

(20)مجموعه‌ای از مکتوبات وسخنرانی‌های آیت الله کاشانی، ج۳، ص ۱۱۲- ۱۱۱

(21)مصدق و تاریخ، ص۳۳۳


(22)گفت وگو با آیت الله محمدحسین علوی طباطبائی، داماد آیت‌الله بروجردی، روزنامه شرق،سه شنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۸۵

لینک مرتبط:

از آغاز تا فرجام زندگی یک سیاستمدار ماندگار در تاریخ ایران(به مناسبت 29 اردیبهشت، زادروز زنده یاد دكتر محمد مصدق)

 

 
 
بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به متفرقه

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران