بازگشت به صفحه اول

 

 
 

تغییر تعادل قوا در جبهه اصول گرایان - بیماری خامنه ای و مسئله جانشینی؟ و...:

 

۱۳,۱۰,۱۳۸۹

عزل متکی و ربط آن با تغییر در تعادل قوا در جبهه «اصول گرایان»:

عزل فضاحت بار متکی و ابلاغ این عزل توسط همتای سنگالیش به او:

* مخالفان با عزل فضاحت بار متکی، بخصوص که در جلسه گفتگو با همتای سنگالی خود بوده است و همتای سنگالیش به او گفته است: شما دیگر سمتی ندارید، اعتراض ها بر احمدی نژاد را مکرر کردند. رحیمی معاون او، در جلسه معرفی صالحی، بعنوان سرپرست وزارت خارجه، به دروغ، گفت: آقای متکی از برکناری خود، پیش از سفر به سنگال مطلع بوده و نیز از تاریخ تصدی جانشین خود نیز اطلاع داشته است. بلافاصله، قول او تکذیب شد. رحیمی گفته بود در جلسه دیگری، با حضور رئیس جمهوری، از خدمات متکی قدردانی خواهد شد. اما از چنین جلسه ای خبری نشد و عزل متکی، عزلهای دیگری را به دنبال آورد. این عزلها، فرآورده نزاع سه قوه با یکدیگر و تغییر تعادل قوا در جبهه «اصول گرایان» است: * بنا بر گزارش از ایران، در جلسه غیر علنی مجلس مافیاها، «نمایندگان» به حکومت احمدی نژاد اعتراض می کنند که در اجرای قانون یارانه ها، قانون را نقض کرده است و با ضربه اول، زندگی را بر مردم سخت کرده است: قرار بود گازوئیل لیتری ۲۵۰ تومان شود ۳۵۰ تومان شد. قرار بود بنزین لیتری ۴۰۰ تومان شود و حالا، ۴۰۰ و ۷۰۰ تومانی شده است. در تلویزیون، احمد توکلی از فساد رحیمی، معاون اول رئیس جمهوری، سخن گفت که در دم سانسور شد. اما صحبت او در باره قانون شکنی های احمدی نژاد پخش شد. اما، این بار، حمله سخت را شیخ صادق لاریجانی، «رئیس» قوه قضائی کرد: او کسانی از اعضای حکومت احمدی نژاد را روندگان به راه رژیم شاه و در شمار یزیدیان خواند و گفت: فسادهای مقامات حکومت تحت تعقیب قضائی هستند. در ۱ دیماه، قراربود رحیمی در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کند و از خود دفاع کند. اما شرکت نکرد زیرا نخواست «خاطر مقام معظم رهبری مکدر» شود. دستگاه قضائی دستور توقیف رحیمی را داده است اما جرأت اجرای دستور را هنوز نیافته است. * نزاع قوه مجریه با دو قوه دیگر، نزاع سه قوه بر سر تفوق بر یکدیگر نیست. تقلای مافیاهای نظامی – مالی برای قطعی کردن سلطه خود بر هر سه قوه است. عزل متکی بدان شیوه فضاحت بار، گویای ارتباط نزدیک مابین باند مجتبی با احمدی نژاد است. در بیت خامنه ای، ضد بهائی ها قوت گرفته اند. خامنه ای همچنان در تلاش است برای جانشین خود کردن فرزندش مجتبی، مخالفت با تشکیل باز سازی سلطنت تحت پوشش ولایت مطلقه فقیه، در حال گسترش است. هم در قم و هم در خود رژیم. برادران لاریجانی و نیز قالیباف، شهردار تهران، خود را در فهرست حذف شوندگان می بینند. از این رو، نزاع کنونی آنها با احمدی نژاد و حامیان او، نزاع بر سر مرگ و زندگی سیاسی است. انقلاب اسلامی: گزارشهای زیر راکه از ایران دریافت کرده ایم، وضعیت را روشنتر می کنند: فرصتی که احمدی نژاد برای عزل متکی بدست آورد و بی اعتناء به حیثیت دولت ایران، او را به فضاحت بارترین شیوه ها برکنار کرد: روابط متکی و احمدی نژاد از آغاز خوب نبود. احمدی نژاد او را وزیر تحمیلی می دانست. متکی از بی شخصیت ترین وزرای احمدی نژاد بود. آغاز شدت گرفتن اختلاف، تقریبا به دوران درگیری متکی با زهره وند، سفیر سابق ایران در ایتالیا، بر می گردد. • در آن درگیری، متکی دستور عزل ابوالفضل زهره وند دوست نزدیک هاشمی ثمره و احمدی نژاد را صادر کرد. اما با مخالفت احمدی نژاد روبرو شد. حتی زمانی که زهره وند مستقیما به متکی توهین کرد، او حتی توان پاسخ گفتن به سفیر را نیافت. کار به جایی رسید که احمدی نژاد، بعد از گذشت ماهها، زهره وند را به عنوان نماینده ویژه خود به کار گرفت. • مایه تشدید اختلاف دیگر -که خیلی هم به متکی بر خورد زیرا رحیم مشائی او را اصلا تحویل نگرفته بود- نمایش «همایش ایرانیان خارج از کشور» بود. در آن ماجرا، به جرات می توان گفت که وزارت امور خارجه و بخصوص متکی اصلا کاره ای نبودند. ترتیب کار، از آغاز تا پایان، در دفتر ریاست جمهوری و توسط رحیم مشایی داده شد. مجلس سئوال کرد و متکی برای دادن توضیح به مجلس آمد و گفت: در جریان چگونگی برگزاری و برخی مسائل دیگر نبوده است. زیرا این شورا یعنی شورای عالی ایرانیان خارج از کشور به دستور احمدی نژاد از وزارت امور خارجه به دفتر ریاست جمهوری منتقل شده است. بعد از آن جلسه، حتی کمیسیون سیاست خارجی و امنیت مجلس، خواستار تحقیق و تفحص در مورد این همایش شد. نادران، به دلایل مختلف خواهان تحقیق و تفحص در مورد میهمانان – هزینه ها – دفاتر خارج از کشور این شورا – برنامه های خلاف شرع و... از سوی برگزار کنندگان این همایش شد. قبل از آن، نه رحیم مشائی و نه احمدی نژاد به درخواست اعضای این کمیسیون، برای دادن پاسخ در مجلس حضور نیافتند و نمایندگان را، هیچ، تحویل نگرفتند. • رابطه با امریکا و گفتگوهای پنهانی که متکی از آنها اطلاع نیز نمی یافت، عامل دیگر تشدید اختلاف شد. در اواسط دسامبر، دیلی تلگراف خبر از گفتگوهای سری میان حکومت ایران و امریکا و روسیه، بر سر مبادله اورانیوم ۴.۵ درجه با اورانیوم ۲۰ درجه داد. البته نه از این گفتگوها و نه از گفتگوهای رحیم مشائی در سوئیس و باقری در ترکیه، هیچگونه اطلاعی نمی داشت. در عوض، هربار که حکومت امریکا موضعی می گرفت، احمدی نژاد متکی را ناگزیر می کرد اظهار نظر کند به ترتیبی که موفقیتی برای به حساب احمدی نژاد گذاشته شود. • موضوع اختلاف دیگر، دخالت افسران حامی احمدی نژاد در سپاه پاسداران و به خصوص در جریان ارسال اسلحه و مواد مخدر به نیجریه شد. این عمل را متکی خراب کردن حاصل تلاشهای خود دانست. کشف بار کشتی به سازمان ملل گزارش داده شد. گامیبیا روابط خود را با ایران قطع کند. اخیرا نیز سنگال سفیر خود را از ایران فراخواند. روابط با نیجریه نیز به شدت وخیم است. به دستور احمدی نژاد، پاسداری که متهم به حمل اسلحه به نیجریه بود و با خطر توقیف روبرو بود، هنگام خروج متکی از آن کشور، با جعل مدارک، همراه متکی از آن کشور، به ایران بازگشت. با تن دادن به این کار، متکی هم بی شخصیتی خود را نشان داد و هم خود را از چشم دست بکاران صدور اسلحه و مواد مخدر در سپاه انداخت. • یکی دیگر از موارد اختلاف سفیر ایران در کانادا بود: متکی خواهان برکناری سفیر ایران در کانادا و کاهش روابط با آن کشور بود. اما بر خلاف او، احمدی نژاد و باند او خواهان ادامه کار این سفیر و گسترش ارتباط با این کشور هستند. • متکی از تعیین نماینده های ویژه توسط احمدی نژاد و بردن وزارت خارجه به «نهاد ریاست جمهوری» ناراحت و ناراضی بود. اما، پیش از سفر به سنگال، او مطلع می شود که رحیم مشایی به عنوان نماینده ویژه به اردن رفته و با پادشاه اردن ملاقات کرده است. لذا، به خامنه ای نامه می نویسد و به این عمل احمدی نژاد اعتراض می کند. اما، در بیت خامنه ای، تمایل طرفدار احمدی نژاد، نامه او را برای احمدی نژاد می فرستد. ذهن خامنه ای را نیز برای تغییر متکی آماده می کند. احمدی نژاد فرصت را برای عزل متکی، توأم با بیشترین تحقیر، مغتنم می شمارد. با این کار، به همه آنهائی نیز تودهنی می زند که به حمایت «رهبر» دلخوش کرده اند. هرگاه برای اعتبار خود و حکومتش و دولت ایران، پشیزی ارزش قائل بود، به آن ترتیب فضاحت بار، وزیر خارجه خود را عزل نمی کرد. غیر از موارد اختلاف بالا، عوامل زیر نیز در عزل متکی اثر داشته اند: • متکی یک فرد نیست. عضو ی از یک باند است. یکی او را عضو باند ولایتی و دیگری عضو باند علی لاریجانی می داند. قدر مسلم اینست که عضو باند احمدی نژاد و باندهای حامی او نیست. پس تغییر او، آنهم چنان تحقیر آمیز، بمعنای تغییر تناسب قوا در جبهه «اصول گرایان» است. در این تغییر، باند احمدی نژاد و باندهای حامی او، دست بالا را پیدا کرده اند. یک علت آن، مسئله جانشینی خامنه ایست: • تقلب بزرگ در انتخابات خرداد ۸۸، عمده بخاطر این بود که اسباب رهبر شدن مجتبی خامنه ای فراهم شوند. رفت و آمدهای مکرر خامنه ای در روزهای پیش از عزل شدن متکی، با قصد کنار زدن هاشمی رفسنجانی و زمینه سازی برای رهبر کردن مجتبی خامنه ای، نزاع خامنه ای و هاشمی رفسنجانی را علنی کرد. انتشار گزارشهای محرمانه وزارت خارجه امریکا توسط ویکیلیکس، جائی برای پنهان نگاه داشتن این نزاع باقی نگذاشت. اما، کنار زدن هاشمی رفسنجانی و ولیعهد کردن مجتبی خامنه ای، هر دو، نیاز به احمدی نژاد و باندهای حامی او در سپاه دارند. حتی اگر تا پایان دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد، این دو مسئله حل نشوند، نیاز به احمدی نژاد برجا می ماند. • معمولا وقتی احمدی نژاد وباند او بخواهند که نگاه مردم را از مسئله ای منحرف سازند، بحران می سازند. بزرگی و کوچکی بحران بستگی به مسئله ای دارد که می خواهند فکر مردم را از آن منصرف کنند. تغییر متکی به آن شکل مفتضح در روزهای پیش از اعلان خبر اجرای قانون یارانه ها، انجام گرفت. مطبوعات و مجلس مشغول عزل آبرو ریزانه متکی بودند که دیر هنگام شب، احمدی نژاد در صفحه تلویزیون ظاهر شد و خبر داد که قانون به اجرا گذاشته شد. مردم را غافلگیر کرد! • احمدی نژاد در ترکیه مدعی شد که متکی از برکناری خود قبل از سفر به سنگال خبر داشته است. در ۳ دیماه، دفتر متکی ادعای او را تکذیب کرد و یادآور شد که او خبر برکناری خود را از مقامات سنگال شنیده است. و روش احمدی نژاد را در برکناری او غیر اخلاقی خواند. بیماری خامنه ای و جانشینی برای او ؟ - به اجرا گذاشتن قانون یارانه ها و رابطه قوا میان احمدی نژاد و مجلس و...!؟ دیرگاه شب، احمدی نژاد خبر داد که قانون «هدفمند کردن یارانه ها» به اجرا گذاشته شد: • از روزهای نزدیک به آغاز ماه محرم، نزدیکان به احمدی نژاد صحبت از شمارش معکوس آغاز اجرای قانون می کردند. سردار رویانیان گفت که بزودی اجرای این قانون آغاز می شود. شمارش معکوس شروع شده است. محمد رضا رحیمی معاون اول و دوست نزدیک رحیم مشایی گفت که این طرح طی چند روز آینده شاید یک روز دیگر و شاید ۵ روز دیگر و بلاخره تا چند روز دیگر به اجرا در خواهد آمد. این مصاحبه روز اول ماه محرم بود و همه فکر می کردند که این طرح تا دهه اول به اجرا در خواهد آمد. اما علی لاریجانی، در مصاحبه خود خبر داد که اجرای آن به تاخیر افتاد. • مصاحبه رسانه ای علی لاریجانی به جز چند مسئله پیش پا افتاده، مطالب مهمی در آن مطرح نشد و کل مصاحبه در زمانی پخش شدکه کسی منتظر آن نبود. لاریجانی، در مصاحبه خود، گفت: اجرای این قانون باید از قبل برنامه ریزی می شد و احتمال دارد که سال آینده به اجرا در آید و شاید هم یکی دو ماه از امسال را در بر بگیرد . البته در این مصاحبه، او به عدم پایبندی برخی ها به قانون را یادآور شد و مخالفت خود را با پیشنهادات شورای نگهبان، باز گفت. همان پیشنهادهای کذائی در باره کاستن از اختیار مجلس و افزودن بر اختیار رهبر و رئیس جمهوری و شورای نگهبان. اما چون عاشورا نیز بگذشت، دیرگاه شب، ۲۸ دیماه ۱۳۸۹، احمدی نژاد اجرای «قانون هدفمند کردن یارانه ها» را اعلان کرد. اعلان او، از جمله علی لاریجانی را نیز بور کرد. با آنکه اعلان ورود «قانون » به مرحله اجرا، مسلم کرد علی لاریجانی از قصد احمدی نژاد کمتر اطلاعی ندارد و حتی «وزیر» احمدی نژاد هم گفت ما کاره ای نیستیم تا خبر داشته باشیم و تنها آقای احمدی نژاد می داند چه وقت قانون اجرا می شود، احمدی نژاد، به دروغ، از همکاری خوب مجلس ستایش کرد. اما بور کردن «رئیس مجلس» و به تبع او، مجلسیان، بر «نمایندگان» گران آمد. جلسه غیر علنی تشکیل دادند و احمدی نژاد و حکومت او را بباد انتقاد گرفتند که کار او نه اجرای قانون که نقض قانون است. «نمایندگان» اصرار داشتند که مجلس اعلان کند که حکومت بدون مشورت با مجلس، عمل کرده و آنچه کرده است، اجرای قانون نیست. اما به آنها اخطار شد که این کار شعله ور کردن آتش جنبش مردم است و «نمایندگان» باید صورت ظاهر را حفظ کنند. عزل رحیم مشائی و رحیمی، دو هدف اول اصول گرایان مخالف با احمدی نژاد و حتی بعضی موافقان او هستند: • دار و دسته مصباح یزدی نیز سخت فشار می آورند که رحیم مشائی برکنار شود. پس از این که رحیم مشائی گفت مخالفان با موسیقی نمی دانند که موسیقی انسان را به خدا نزدیک تر می کند، مکارم شیرازی، مرجع تقلید مقبول خامنه ای، بر حرمت موسیقی غنائی تأکید کرد. • اما خبری منتشر شد حاکی از این که مصلحی، «وزیر واواک» بخاطر مداخلات مشائی در امور واواک، استعفاء کرده است. بنا بر اطلاع واصل، علت کشماکش میان واواک و مشائی، انتشار نامه سرگشاده رضا گلپور در مورد زندگی رحیم مشایی است. گلپور عضو واواک است و مشائی انتشار این نامه را کار واواک می داند. او سخت عصبانی است زیرا این نامه ضربه بزرگی را به مشائی و باند او و رحیمی زده است. رضا گلپور از مامورین واواک و نزدیک به باند خاصی از واواک است. در دوره خاتمی، کتاب شنود اشباح را انتشار داد که انباشته ای از راست و دروغ است. جلد دومی نیز نوشت اما اجازه انتشار نیافت. نامه مربوط می شود به گذشته رحیم مشائی و حضور خانواده او در گروههای سیاسی ابتدای انقلاب و زنان رحیم مشائی و برادران و خواهر او که عضو گروههای مجاهدین خلق و پیکار بوده اند. در این نامه به پیوند انجمن حجتیه و مسجد جمکران با دفتر ریاست جمهوری و... پرداخته است. عزل پر سر و صدای متکی برای منصرف کردن توجه ها از این نامه و در عین حال، اخطار به دیگر مأموران دولت بود. گفتگوهای محرمانه با امریکا و ورود بحران اتمی به مرحله ای که، در آن، نیاز یکی کردن وزارت خارجه و سیاست خارجی دارد: • برکسی پوشیده نیست که اگر در بسیاری از کشورهای جهان، سیاست خارجی دنباله سیاست داخلی و تابع این سیاست است، در ایران، از گروگانگیری بدین سو، بطور روز افزون، سیاست داخلی تابع سیاست خارجی است. بهمین جهت، همواره چند وزارت خارجی وجود داشته اند: «بیت رهبر» وزارت خارجه خود را دارد و علی اکبر ولایتی نیز وزیر آنست. احمدی نژاد وزارت خارجه خود را دارد. وزارت خارجه نیز هست. هاشمی رفسنجانی هم سیاست خارجی خود و وزارت خارجه خود را دارد. اسناد منتشره توسط ویکیلیکس معلوم می کند که وزارت خانه او فعال است. بسیاری اقدام احمدی نژاد را، کوتاه کردن دست «رهبر» از وزارت خارجه می انگارند. اینان می گویند چون احمدی نژاد می داند خامنه ای نمی تواند کاری برضد او بکند، وزیران خامنه ای گمارده را یک به یک برکنار کرد. آخری متکی بود که با تحقیر تمام روانه اش کرد. اما از این واقعیت غافلند که سازمانهای اطلاعاتی امریکا و اروپا و اسرائیل که بر ضد «برنامه اتمی» ایران متحد شده اند، به این نتیجه رسیده اند که حمله با ویروس، دست کم دو سال اجرای برنامه اتمی را به تأخیر انداخته و تحریم ها مؤثر بوده است. حمله ویروسی با تشدید تحریم ها و با ترورها همراه شده و عرصه را بر رژیم تنگ کرده است. لاجرم می باید به بحران اتمی پایان داد. پایان دادن به بحران، نخست نیاز به تک صدا شدن در سیاست خارجی دارد: • در وضعیت کنونی که مسئله اصلی، مسئله اتمی است، نیاز به وزیر امور خارجه ای هماهنگ و تحت نظر مطلق می باشد که در طول ۵ سال گذشته احمدی نژاد از داشتن آن بی بهره بود. چون بهانه یافت، فرصت را برای برکناری متکی و نصب صالحی گرفت. در ضمن، احمدی نژاد کسی را می خواست که به مسئله اتمی وارد باشد و برخی کارهای مخفیانه او و همکاران نزدیکش را لو ندهد. حتی به خامنه ای گزارش نکند. بیاد بیاوریم که او مصطفی پور محمدی را به این دلیل از وزارت کشور برکنار کرد که او جریان برگزاری و تقلب در انتخابات مجلس «شورای اسلامی» را، در نامه ای، به خامنه ای گزارش کرده بود. وقتی که احمدی نژاد متوجه زیرابی رفتن وزیر خود شد، او را برکنارکرد. و باز، وقتی صفار هرندی در مورد نامه خامنه ای به احمدی نژاد در باره برکناری مشایی از معاونت اولی و ترتیب اثر ندادن به این نامه، با احمدی نژاد در گیر شد، او تصمیم به برکناری صفار هرندی گرفت اما به دلیل حد نصاب وزراء اینکار را نکرد. احمدی نژاد در برکنار کردن محسنی اژه ای نیز همین روش را بکار برد. گناه اژه ای را این دانست که، در جریان جنبش مردم، واکنش قاطعی چون واکنش سپاه نشان نداده است و... و متکی را به دلیل ارسال نامه اعتراضی به خامنه ای یکباره و بدون برنامه با زشت ترین شکل برکنار کرد. عرصه بر احمدی نژاد تنگ می شود: • احمدی نژاد بیش از پیش عصبی شده است. وزرای او نیز در علن می گویند شور و مشورت در کار نیست. امر و اطاعت در کار است. هر روز وضعیت بر او و حکومت او بدتر می شود. فشار همه جانبه ای از سوی برخی نیروهای اصولگرا به او و جناح او، وارد می شود. با توجه به روحیه او و توقع یافتن قدرت مطلق که داشت و دارد و با توجه به این امر که چون خامنه ای او را متعلق به خود می داند پس باید دستش را بطور کامل بازبگذارد و این توقع برنیامد، زیر فشار برخی چهره های اصولگرا مانند لاریجانی – قالیباف – باهنر و... حتی بروجردی و اصرار بیشتر خامنه ای بر کنترل او، عصبی تر شده است. • حمله الهام به هاشمی رفسنجانی، بعد از انتشار گزارشهای محرمانه وزارت خارجه امریکا توسط ویکیلیکس و خبری توسط جرس که دبیرخانه مجمع شورای تشخیص مصلحت آن را تکذیب کرد، حمله زبانی الهام، از نزدیک ترین کسان به هاشمی رفسنجانی، اعلان ورود به مرحله حذف است: حالا دیگر، اصول گرایانند که دو طرف شده اند و یک طرف از دو طرف، باید حذف شوند: خامنه ای می خواهد هاشمی رفسنجانی را از سر راه رهبر شدن مجتبی خامنه ای بردارد و هاشمی رفسنجانی نمی خواهد بگذارد فرزند جای پدر را بگیرد و سلسله سلطنتی بازسازی شود. احمدی نژاد و طرفدارانش می خواهند برادران لاریجانی و قالیباف را از سر راه بردارند و این دو و بسیاری دیگر، در کار حذف کردن احمدی نژاد و حامیان او هستند. تردید در موفقیت آمیز بودن سفرهای خامنه ای به قم! و بیماری خامنه ای و نگرانی در درون رژیم و در خارج از ایران: * حمله قلمی حسین شریعتمداری در کیهان به مراجع قم و دفاع حسن خمینی از مراجع، گویائی بتمام دارد: حمله قلمی شریعتمداری به بهانه مراجعه خانواده های زندانیان به مراجع است. حسن خمینی عمل او را حرام خوانده است. از قرار از یاد برده است که پدر بزرگ او، چند مرجع را پامال کرد: شریعتمداری را ناگزیر از اعتراف تلویزیونی و پوزش خواهی کرد و هنوز آتش کین او فروکش نکرد. او را از مرجعیت خلع کردند و اجازه ندادند در جائی دفن شود که وصیت کرده بود. گور او نیز از توهین در امان نیست. سید حسن طباطبائی و محمد و صادق روحانی راحبس خانگی کرد. پس این که نوه او مدافع مراجع شده است و نیز حمله قلمی شریعتمداری به مراجع، گویائی دارند: سفرهای خامنه ای به قم، در سطح مراجع، موفق آمیز نبوده است. دستگاه خامنه ای لازم دیده است فشار بیشتری به آنها وارد کند. از این سو، دفاع حسن خمینی از مراجع، هم بخاطر خنثی کردن فشار به آنها و هم گویای سخت شدن نزاع بر سر جانشین خامنه ای است: * انتشار قولی از هاشمی رفسنجانی در جرس و تکذیب دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت و حمله الهام به هاشمی رفسنجانی نیز گویائی بتمام دارند: • در ۱ دی ماه ۸۹، جرس گزارش کرد که پیش از محرم، هاشمی رفسنجانی، در قم، در دیدار با فضلای حوزه، نگرانی خود را از سه بابت اظهار کرده است: ۱ – خامنه ای می خواهد فرزند خود، آقا مجتبی را جانشین خود کند. و ۲ – قانون اساسی می باید تغییر کند زیرا متمرکز شدن همه اختیارات نزد یک شخص، فساد می آورد. و ۳ – دولت با روش کار ضد کارشناسی و ... موجب سقوط رژیم و بسا روی کار آمدن دولت سکولار می شود. وقتی تکذیب نامه دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت انتشار یافت – تکذیبهای منتشره در سایت ها در سایت هاشمی رفسنجانی درج شده اند -، جرس نوشت: دبیرخانه مجمع در اختیار محسن رضائی است و تکذیب دبیرخانه، تکذیب خود هاشمی رفسنجانی نیست. گفتگو با ایران به نظر رسید که با توجه به رویه هاشمی رفسنجانی، ممکن است او در علن و خطاب به فضلای حوزه قم این سه نگرانی را ابراز نکرده باشد، اما اجازه داده باشد از قول او انتشار یابد. گرچه بعد از انتشار تکذیب می شود، اما اثر خود را بر روحانیان و عموم مردم می گذارد. یادآور می شود که ۵ سال پیش، وقتی هاشمی رفسنجانی نامزد ریاست جمهوری بود، فرزند او در مصاحبه با روزنامه امریکائی یو اس تو دی، نیز گفته بود هرگاه پدرش به ریاست جمهوری برسد، رهبر را چون پادشاه انگلستان بی اختیار خواهد کرد. * در همین زمستان، قرار بر نصب اعضای جدید مجمع تشخیص مصلحت است. از هم اکنون، مخالفان هاشمی رفسنجانی دست بکارند تا خامنه ای را ناگزیر کنند او را باز نشسته کند. یعنی از مقام ریاست مجمع برکنار کند. * اما مقامات کشورهای همسایه ایران، آگاه از بیماری خامنه ای و این امر که او می خواهد در حیات خود، تکلیف جانشین خود را معین کند و فرزند خود را رهبر بسازد، از نزدیک مراقب تحول در رأس هرم قدرت هستند. سیاست موازنه مثبت؟ - «ملاقات خاتمی با خامنه ای» و شرطهای خاتمی – فتنه ای دیگر در راه است؟: سیاست موازنه مثبت که حکومت احمدی نژاد می خواهد درپیش بگیرد، بازگشت به سیاست شاه سابق هست و نیست: * در مراسم معرفی صالحی، بعنوان سرپرست وزارت خارجه، او گفت سیاست موازنه مثبت را رویه خواهد کرد. در انقلاب، اصلا راهنما، موزانه عدمی، «نه شرقی و نه غربی» بود. از گروگانگیری بدین سو، خمینی و سپس دولت ایران گیتی ها، سیاست موازنه مثبتی را در پیش گرفتند که در ظاهر، موازنه مثبت یک جانبه بود. این تفاوت را با سیاست رژیم شاه داشت که او سیاست موازنه مثبت یک طرفه را همکاری با امریکا و اروپا، برای مقابله با خطر کمونیسم بین المللی، می خواند. پیش از کودتای خرداد ۶۰ و از زمان معامله پنهانی برسر گروگانها با ریگان و بوش، در اکتبر ۱۹۸۱، (مهر ۱۳۵۹) بدین سو، رژیم خمینی سیاست موازنه مثبت دو جانبه ای را در پیش گرفت: باج دادن به روسها و روش کردن سازش پنهانی و ستیز علنی با امریکا و در مواردی نیز با اروپا. و اینک، سرپرست وزارت خارجه ایران از سیاست موازنه مثبت سخن می گوید. بنا بر توضیح او، اسرائیل به کنار، با دیگرکشورهای دنیا، ایران می تواند روابط عادی و سودمند داشته باشد. پس یا نمی داند سیاست موازنه مثبت و فرق آن با سیاست موزانه منفی یا عدمی چیست و یا آگاهانه از سیاست موازنه مثبت صحبت می کند. چرا که سیاست موازنه مثبت باج دادن به دو طرف و منافع قائل شدن برای دو طرف در ایران و راضی نگاه داشتن آنها بقصد حفظ قدرت در ایران است. در برابر، سیاست موازنه منفی، تنظیم کردن رابطه با دنیای خارج، بر اساس موازنه منفی است. به ترتیبی که نیروهای محرکه در ایران بکار افتند و از راه صدور آنها به دنیای خارج و تخریبشان، جامعه در فقر و عقب ماندگی نگاه داشته نشوند. و رفتار رژیم جای تردید نمی گذارد که سرپرست وزارت خارجه می داند که از این پس، قرار است به دو طرف باج داده شود. آنهم بطور علنی. اما آیا رژیمی که زاده بحران است و در بحران زیسته است، می تواند با دو طرف روابط بر اساس خوراندن به هر دو طرف، بدون ستیز در علن و سازش در خفا، برقرار کند؟ مراسم عاشورا و عدم حضور هاشمی رفسنجانی و احمدی نژاد در آن: * بنا بر گزارش از ایران، بر خلاف سالهای قبل، امسال مراسم عزاداری آنگونه که رژیم مافیاهای نظامی – مالی می خواست برگزار نشد. مردم بسیار کمتر سالهای پیش، در مراسمی حضور یافتند که بوی دولتی می داند. مسجدها و تکایا در دست عوامل رژیم است و مردم به رفتن به آنها، برای شرکت در مراسم، رغبتی نشان ندادند. با وجود بسیج شدن صدا و سیما و ائمه جمعه و واعظان و نوحه خوانان و...، مردم با عدم استقبال از مراسم، با رژیم گفتند که دوران استفاده از این مراسم، برای بسیج مردم بسود خود، سرآمد. عزاداری حتی تا یک شب مانده به روز تاسوعا بسیار کم رونق بود. در روز عاشورا هم جز دسته های کوچک، نبودند. از دسته های بزرگ خبری نبود. نظامی کردن شهر نیز از عوامل کاهش شدید حضور مردم در مراسم بود. در روز عاشورا، برخی از میادین اصلی شهر مانند انقلاب و آزادی و ولی عصر و فردوسی و... فراوان نیروی انتظامی و نظامی و امنیتی مستقر شده بودند. حضور اینهمه نیرو حاکی از ترس رژیم بود. بیرون نیامدن مردم بعنوان اعتراض – کاری که در عاشورای سال پیش انجام دادند – هم گویای وسعت اعتراض مردم به رژیم و هم گویای نبود برنامه عمل «رهبران جنبش سبز» و هم بیانگر بی تفاوت نبودن مردم شد. علاوه بر این، جلوگیری از برگزاری مراسم این روزها از سوی محتشمی پور با استفاده از نیروهای سرکوبگر و نیز جلوگیری از انجام مراسم عزادری این ایام در خانه هاشم صباغیان که با حمله نیروهای امنیتی و نظامی و دستگیری وی و متفرق ساختم مردم انجام شد، دهه اول محرم و روز عاشورا را جز آن کرد که بود. در حقیقت، از عاشورای ۸۸ بدین سو، این روز، روز تقابل ملت با رژیم شده است. روش تقابل امسال با روش تقابل سال پیش یکی نبود اما تقابل بود. تحول عمده اینست که در سالهای پیش از سال ۱۳۸۸، مردم بتدریج، حساب مراسم عزاداری را از حساب دولت جدا کردند. مردم جداگانه و رژیم جداگانه مراسم برپا می کردند. اما از محرم سال ۸۸ ببعد، هم رژیم از برپائی مراسم مستقل، تا می تواند جلوگیری می کند و هم جوانان رژیم را یزیدی می دانند و مایل نیستند در مراسمی شرکت کنند که رنگ و بوی دولتی دارد. «ملاقات خاتمی با خامنه ای» و شرطهای خاتمی برای شرکت در انتخابات: * در ۵ دیماه اطلاعی را از ایران دریافت کردیم که فرستنده از صحت آن اطمینان کافی نداشت. اما دو روز بعد، در ۷ دیماه، خاتمی شروطی را برای شرکت اصلاح طلبان پیشنهاد کرد که بنا بر اطلاع، موضوع گفتگوی او با خامنه ای بوده اند: • در دیدار، او به خامنه ای گفته است: گذشت آنچه گذشت. ما می خواهیم در سیاست بمانیم و در انتخابات شرکت کنیم. نامزد ما برای ریاست جمهوری حسن خمینی است اما بشرط اینکه انتخابات از نوع انتخابات خرداد ۸۸ نباشد. آزاد باشد و در آن، تقلب نشود. خامنه ای مکثی می کند و می گوید: تضمین می کنم که انتخابات، مثل همیشه، بدون تقلب و در آزادی، انجام بگیرد! • در ۷ دیماه، خاتمی شرط شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را آزادی انتخابات و آزادی زندانیان سیاسی و آزادی فعالیتهای سازمانهای سیاسی و مطبوعات و اجرای کامل قانون اساسی قرارداد! ذاکری: فتنه بزرگ تری در راه است!: * در ۲ دیماه ۸۹، زاکانی، «نماینده» مجلس مافیاها گفته است:... در مورد مشایی و رابطه او با احمدی‌نژاد نیز، گفت: حب بیش از حد باعث توجه بیش از حد احمدی‌نژاد به مشایی شده و این امر مانع دیدن حقایق توسط وی گشته است. وی افزود: برخلاف شعار مواجهه و جبهه بندی با آقای هاشمی رفسنجانی، مشایی و برخی دیگر با کارگزاران پیوستگی جدی دارند و پای بعضی از این آقایان در نفت، خودرو سازی و صنعت باز شده و ابایی از بسیاری از اقدامات نادرست ندارند. همانگونه که ما در جبهه حق و انقلاب طی قریب سی و دو سال گذشته رشد کردیم و پیچیده شدیم، دشمنان نیز تجارب متعدد و پیچیدگی در برخورد با ما را پیدا کردند. از آنجا که تقابل و هماوردی ما با نظام سلطه و ایادی او همیشگی است، باید انتظار توطئه های بزرگتر و فتنه های عظیم تری را داشت. لذا معتقدم با توجه به شرایط روزگار، فتنه بزرگ‌تری در پیش است که اتفاق افتادن یا نیفتادن آن بستگی به آمادگی ما در تقابل با آن و یا حتی مواجهه فعال با مسببان آن دارد. وی در ادامه در پاسخ به سئوال یکی دیگر از دانشجویان که برخی از عناصر نامطلوب در دولت را عامل فتنه بعدی برشمرد گفت: در فتنه سال قبل نیز عمق فتنه را عمیقتر از طراحی های امثال موسوی و کروبی می دانستم و امروز نیز فتنه آینده را بزرگتر از اقدامات و اظهارات مسئول دفتر و عناصر پیرامونی آن می دانم ولی باید نسبت به تحرکات آنها دقت بیشتری داشت، بنده اقدامات و اظهارات اینها را قطعه ای از نقش نمای فتنه آینده می دانم نه همه آن. لذا باید نسبت به آنها و عقبه ایشان و سایر بازیگران این صحنه نیز دقت داشت. * ذاکری از قصد عبدالله نوری و کرباسچی به فعال شدن و ارتباط مشائی با کارگزاران خبر داده است.بنا بر اطلاع از ایران، مشائی با کرباسچی ارتباط دارد. کرباسچی مشاور گروه بهمن متعلق به خانواده هاشمی و برخی از کارگزاران است. این گروه خود رو مزدا را وارد می کند.

منبع: انقلاب اسلامی

 

 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به متفرقه 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران