آسیه بی بی و ناپاکی سرزمین پاکان
منظر منیر
یکشنبه، ۲۶
دی
۱۳۸۹
شماری از مواد
قانو اساسی پاکستان به قوانین ارتداد مربوط بوده و از تمامی کشورهای
مسلمان جهان که قوانینی در مبارزه با ارتداد دارند، قوانین ارتداد
پاکستان شدیدتر می باشند. از جمله ماده 295 تخریب یا توهین به امکنه و
یا اشیاء مقدس را ممنوع نموده است و ماده 295-A
جریحه دار ساختن
احساسات مذهبی را ممنوع نموده است و ماده 295-B
توهین به قرآن
را ممنوع نموده است. اینکار در ابتدا منجر به حبس ابد می شد و در این
بین به میزان 3 سال حبس اصلاح گشته است.
هیچیک از این مواد قوانین ارتداد بیش از
ماده 295-C
چالش انگیزتر و مشکلتر
به لحاط اثبات نیستند. این همان ماده ایست که آسیه به نقض آن متهم گشته
است. به خاطر حفظ حرمت پیامبر خدا محمد در این قانون مقرر گشته است که
هر گاه کسی به زبان یا به قلم یا با ترسیم نقش یا تهمت یا کنایه یا
القاء، به طور مستقیم یا غیر مستقیم به نام مقدس پیامبر توهین نماید به
اعدام یا حبس ابد و پرداخت جریمه نقدی محکوم خواهد گشت.
مورد آسیه و اتهام وی یک سال و نیم پیش
آغاز گشت و با دعوائی بر سر یک لیوان آب در یکی از روستاهای پر گرد و
خاک واقع در قلب پاکستان بروز نمود. گروهی از زنان در مزرعه ای زیر
خورشید سوزان مشغول به کار بودند که یکی از آه ها، آسیه بی بی، لیوانش
را در ظرف آب همگانی فرو برد تا آبی برداشته بنوشد و بلافاصله سایرین
او را عقب کشیدند. زیرا آنها مدعی بودند که حال دیگر ظرف آب نجسّ شده
است، چونکه یک غیر مسلمان به آن دست زده است. به گفته شهود، آسیه به
جای انی که به آرامی سرش را پائین انداخته و این توهین را تحمل نماید،
به سختی از ایمانش دفاع کرده و بر درستی نظر خویش مبتنی بر این که به
هیچ مرتکب کار ناحقی نگشته است، پافشاری نمود. بنا بر اظهارات سازمان
دیده بان حقوق بشر که مورد فوق را دنبال می کند در پاکستان برای تصویه
حساب های شخصی و تحت فشار قرار دادن اقلیت های مذهبی به فراوانی قوانین
ارتداد به کار گرفته می شوند.
این خبر به سرعت
در روستای آسیه، اتبانی ولی، در بخش شیخوپورا واقع در ایالت پنجاب
منتشر گشت که زنی به پیامبر توهین نموده است.
ملّای روستا از بلندگوی مسجد از طریق مردم
می خواهد که علیه آسیه بی بی دست به کار شوند. به گفته خانواده او و
کسانی که از ماجرا واقف اند بر اساس روند غم انگیز معمول دفاع وی از
ایمانش تبدیل به اتهام ارتداد گشت. به محض این که مردم جلوی خانه او
گرد هم می آیند تا او را به مجازات برسانند، پلیس دست به کار می شود و
او را دستگیر می نماید. اما به جای محافظت او، وی را با استفاده از
قوانین ارتداد متهم به توهین پیامبر اسلام می نمایند.
و سپس در هشتم نوامیر، پس از این که او 18
ماه در زندان به سر برده بود، آسیه بی بی از جانب دادگاه بخش به اعدام
محکوم شد. در طول سال های گذشته بسیاری را پیش از او متهم کرده بودند.
اما غالبا مجازات آنها پرداخت جریمه ای ناچیز محدود می شد و به اعدام
نمی رسید. علیه آسیه هیچ دلیل مشخصی ارائه نشده است. بلکه دادگاه بخش
به اظهارات سه زن شاهد اتکاء نموده است که هر سه نیز دشمن او بودند.
متاسفانه اینگونه تهمت ها برای حدود 2
میلیون مسحیان پاکستان که قریب به 95/1% جمعیت آنجا را تشکیل می دهد،
امری عادی است. در پاکستان مسیحیان غالبا مورد تبعیض و تحت تعقیب قرار
گرفته و اکثرا به آنها نازلترین مشاغل مانند رفتگری، خدمتکاری یا جمع
آوری زباله محول می گردد. در این کشور عملا واژه ی "چورا" معادلی است
برای مسیحیان و ناپاکی شخص را رسانده، شباهت دارد به غیرقابل تماس ها و
دالیت ها در هندوستان. اما غیرقابل تماس ها یا دالیت ها در هندوستان بر
خلاف پاکستان مشمول قوانین مشکوک ارتداد نبوده، توسط هندوها که اکثریت
مردم را تشکیل می دهند در معرض اعدام نمی باشند.
همانگونه که در مقالات پیشین خویش در این
باره گفته ام، "طالبان 101، تاریخچه و مبدأ" و نیز "طالبان 201، صعود
طالبان پاکستان"، اسلامگرائی پاکستان در زمان ژنرال ضیاء الحق متوفی
آغاز گشت که در سال 1977 از طریق کودتای نظامی قدرت را به دست گرفت و
نخست وزیر منتخب مردم ذولفقار علی بوتو را که در وندی دموکراتیک به
قدرت رسیده بود به دار زد. پیش از این در سال 1973 در قانون اساسی
پاکستان اعلان شده بود که دین رسمی کشور اسلام می باشد و این موجب شد
که به طور سیستماتیک اقلیت های مذهبی از سیاست و دولت کنار گذاشته
شوند.
پیش از ژنرال ضیاء دو مورد اتداد وجود
داشته است. و از زمانی که در سال 1986 در قوانین ارتداد مجازات اعدام
وارد شد، تعداد 962 تن قربانی این قوانین گشتند، شامل بر 340 تن احمدیه
ای، 119 مسیحی و 14 هندو.
در یک بررسی دقیق آشکار گشت که قوانین
ارتداد برای تصفیه حساب های شخصی و یا برای تحت فشار قرار دادن اقلیت
های مدهبی توسط افراطیون اسلامی به فراوانی استفاده قرار می گیرند. و
متاسفانه اینکار به کمک دولت و به کمک قانون انجام می شود.
آغاز سیاست
اسلامگرائی ژنرال ضیاء با حمایت از مجاهدین افغان در جنگ آنها علیه
روسها و با بنای هزاران مکتب و مدرسه اسلامی در سراسر پاکستان و
افغانستان همراه بود. حاصل آن نیز جوانانی بودند که مدتی بعد طالبان
گشتند. بسیاری از قوانین ارتداد تحت حاکمیت وی مصداق کامل یافتند،
اگرچه برخی از صد سال پیش، از زمانی که هنوز انگلیس ها قانون مجازات را
در هندوستان اعمال نکرده بودند، وجود دارند. البته مقصود اصلی انگیسی
ها از این کار ایجاد صلح و آرامش میان طرفداران مذاهب مختلف در شبه
جزیره هند بوده است که طراحی آن نیز به بدی صورت گرفته بود. از جمله
این قوانین ماده 295-A
می باشد که جریحه دار
نمودن احساسات مذهبی را ممنوع کرده است. مثلا در مورد مسلمانی که به
هندوها توهین کرده باشد یا علیه هندوئی که سیک ها و مسیحیان را مسخره
کرده باشد مورد استفاده قرار می گرفت. اما در زمان ضیاء قوانین ارتداد
دامنه بیشتری یافت و علیه اقلیت های مسلمان مانند احمدیه، اسماعیلیه و
شیعه یا علیه مسیحیان و هندوها به کار گرفته شد.
به تازگی یکی از
رهبران مذهبی اعلان کرد که 6 هزار دلار به شخصی خواهد داد که آسیه بی
بی را که هنوز در انتظار حکم دادگاه خود بود، به قتل رساند. برآشفتگی و
محکوم کردن جهانی نتیجه این کار بود زیرا مردم زیادی از این وضعیت رقت
بار حقوق اقلیت های مذهبی کراهت دارند. پاپ از آصف علی سرداری برای
آسیه بی بی تقاضای بخشش نمود. اما دادگاه عالی لاهه در 29 نوامبر 2010
حکمی را برای جلوگیری سرداری از به کار گرفتن حق خود در جهت عفو آسیه
بی بی صادر نمود. به کشوری که پر از خشونت و هرج و مرج است و در سراسر
گیتی تبدیل به مصداق ترور گشته است مورد آسیه بی بی لکه ناپاکی دیگری
افزوده است. طالبان و گروه های افراطی که در پاکستان حضور دارند را می
توان به مثابه اقلیت هایی ارزیابی نمود. آنها نه می توانند و نه باید
به عنوان ملت پاکستان تلقی گردند. زیرا اکثریت مردم این کشور با آنها و
تلقی آنها از اسلام مخالف اند. اما قوانین ارتداد که از مدت ها پیش
حاکمیت داشته و در قانون اساسی پاکستان وجود دارند به هیچ نحوی قابل
توجیه نمی باشند. قوانین مزبور می باید ملغا گشته و قانون اساسی هر چه
زودتر اصلاح گردد تا آسیه بی بی و اقلیت های مذهبی مشمول این قوانین که
حاصل توهمات انسانهاست نگردند.
بر پاکستان می باید فشار بین المللی از
جانب سازمان ملل متحد، ایالات متحده آمریکا، اروپا و غیره وارد شود تا
قانون اساسی خود را اصلاح و این مادر 5 فرزند را مورد عفو قرار دهد.
طنز آمیز است که مردم کشوری که از یک سود با القاعده و اثامه بن لادن
احساس همبستگی دارند، از سوی دیگر از این که به هنگام بزرگترین سیل
زدگی تاریخ این کشور از غرب کمک کافی به آنها نمی رسد شاکی هستند. آیا
آدمی می تواند مردم آمریکا، اروپا یا سایر کشورهای مسیحی را مورد مذمت
قرار دهد که در کمک رساندن به کشوری مردد باشند که نه تنها نقش
ترددآمیزی در مورد تروریست ها و پناهگاه بودن برای آنها را ایفا می
کند، بلکه با مسیحیان و سایر اقلیت های مذهبی چنانکه مورد آسیه بی بی
نشان می دهد، اینجنین رفتار نمایند؟
معنوی لغوی نام
پاکستان "سرزمین پاکان" است. و به من به هنگام کودکی گفته شده است که
معنای پرچم پاکستان از این قرار است: "رنگ سبز، رنگ سنتی اسلام است.
هلال ماه و ستاره نیز سمبل هائی اسلامی هستند. نوارهای سفید نماینده
اقلیت های غیرمسلمان و مذهبی در پاکستان بوده، موقعیت آنها را در
پاکستان می رسانند." اما تا زمانی که این ملت اینگونه قوانین به غایت
غیرعادلانه و یکطرفانه مربوط به ارتداد را مقدس دانسته و به آنها ارج
می نهد، به نظر من اقلیت های مذهیب در این کشور پاکان، محلی از اِعراب
ندارند.
بفارسی از حمید بهشتی
منبع: ندای آزادی
|