بازگشت به صفحه اول

 
 
 

 نهضت مقاومت ملی ايران

بنيانگذار دکتر شاپور بختيار

National Movement of the Iranian Resistance

NAMIR

founded by Chapour Bachtiar

 

به مناسبت شانزدهمین سالگرد ترور عبدالرحمن برومند

 

"...جبهه ملی یک جبهه ی ملی ضد دینی نبود. یک جبهه ای بود که هم آدم مذهبی توی آن بود و هم آدم غیر مذهبی... و اصلاً در سازمان جبهه ملی ایران چیزی بنام مذهب مطرح نبود. چون ما یهودی عضو جبهه ملی داشتیم، ارمنی جزو جبهه ملی داشتیم، انحصار نداشت به یک دین معینی، زردشتی داشتیم، جبهه ملی ایران بود. این چیزی که آقای خمینی اینجا در پاریس به من گفت، "شما چرا اسم آن را نمی گذارید جبهه ملی اسلامی؟" گفتم، "این یک حشو قبیح است. برای اینکه ما اولاً مملکت ایران مردم آن مسلمان هستند، ما هم مثل بقیه مردم مسلمان هستیم. گذشته از آن ایران غیر مسلمان هم دارد، و آنها هم صاحب این مملکت هستند و حق دارند که در سرنوشت این مملکت دخالت کنند."


(دکتر عبدالرحمن برومند، مصاحبه با ...، طرح تاریخ

 شفاهی ایران، به اهتمام دکتر حبیب لاجوردی، ص.)

 
جای تعجب نیست که عامل چنین طرز فکری آماج ضربات چاقوی آدمکشان نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد. ۲۹ فروردین ماه ۱۳۸۶ ، شانزدهمین سالروز ترور همسر و پدرمان دکتر عبدالرحمن برومند است. برومند وکیل دادگستری و از آزادیخواهان طرفدار دکتر مصدق بود که همراه با دکتر شاپور بختیار رهبر نهضت مقاومت ملٌی به مخالفت با جمهوری اسلامی ایران و مبارزه برای استقرار دموکراسی و پيشبرد حقوق بشر در ایران برخاست. در طول این شانزده سال ما بار این جنایت را بر دوش ناتوانمان کشیده ایم و هر سال با گرامی داشت یاد پدر و همسرمان از خود پرسیده ایم که چه باید کرد، تا نه تنها حق عدالت را به قربانیان و بازماندگانشان باز گرداند؛ بلکه چاره ای جست تا هرگز دیگر چنین فجایعی در کشورمان رخ ندهد. مستند کردن ظلم و خشونت مسئولین جمهوری اسلامی یکی از راه هایی است که پیش پای اعضای جامعه ی مدنی ایران، برای مبارزه با خشونت و ظلم، باز است. و به همین دلیل بنیاد عبدالرحمن برومند برای پیشبرد حقوق بشر و دموکراسی ( www.abfiran.org ) در مستند کردن مظالم نظام حاکم در ایران کوشا است. ما ایمان داریم که حقمان هنگامی اعاده خواهد شد که حقوق همه ی ایرانیان بدون هیچ تبعیض جنسی، مذهبی و قومی محترم شمرده شود. به این دلیل با دفاع از حق دیگران یاد عزیزمان را گرامی می داریم.
ما را هر سال رسم بر این بود که نام تعدادی از قربانیان تروریسم جمهوری اسلامی ایران را ذکر کرده و یادشان را گرامی داریم. نام این عزیزان از این پس در"امید یاد بودی در دفاع از حقوق بشر" ثبت است و داستانشان به دو زبان دردسترس جهانیان قرار گرفته تا کارنامه ی پلیدی های نظام جمهوری اسلامی از نظر پنهان نماند و برای همیشه در خاطره جمعی دهکده ی جهانی ثبت شود.
شانزدهمین سال ترور عبدالرحمن برومند شاهد وخیم تر شدن وضع حقوق بشر در ایران بود. دولت ایران گستاخ تر از همیشه حقوق شهروندانش را نقض نمود. گزارش گروه پژوهش بنیاد برومند حاکی از اعدام حداقل ۲۵۰تن در ایران است که از این تعداد، ۵ نفر زن بوده اند. دو نفر سنگسار شده اند. و شش تن هنگام ارتکاب جرم ادعایی ( alleged ) کمتر از ۱۸ سال داشته اند. لازم به تذکر است که محاکم جمهوری اسلامی منصفانه نیست و آئین دادرسی این محاکم ناقض کلیه ی حقوقی است که جامعه ی بین الملل برای متهمین قائل شده. اضافه بر این شکنجه یکی از روشهای معمول بازجویی در ایران است، چه در مورد جرائم عادی و چه در مورد جرائم سیاسی.
۱۳ تن از هموطنان خوزستانی ما به اتهام ادعایی مبارزه ی مسلحانه و بمب گذاری اعدام شدند. حکم آنها بعد از محاکمه پشت درهای بسته، و عدم دسترسی وکلا به پرونده و نقض حق دفاع صادر شد. به گزارش سازمان دیده بان حقوق بشر یکی از قربانیان هنگام انفجار بمب در زندان بود. تنها در سیستان و بلوچستان ۵۵ نفر اعدام شدند.
پژوهش های بنیاد از قتل فرا قضایی ۲۷۷ نفر خبر می دهد، که توسط شلیک مأمورین دولتی، در تظاهرات، یا دیگر برخوردها با شهروندان عادی در سرتاسر کشور به قتل رسیده اند. حکایت غم انگیز اسلام جوان آبادانی که دیر به دستور ایست نیرو های انتظامی پاسخ داد و بدست آنان کشته شده، حاکی از خودسری و مصونیت مأمورین انتظامی است که برای حق زندگی شهروندان ایرانی پشیزی ارزش قائل نیستند.
مرگ مشکوک و دلخراش اکبر محمدی و ولی الله فیض مهدوی، دو زندانی عقیدتی، در زندان یاد آور شکنجه هایی است که فعالین آزادیخواه ایران در راه رهایی کشورشان متحمل می شوند. آن دو فقط در اعتراض به نقض حقوقشان دست به اعتصاب غذا زدند. یک هیئت مستقل و بی طرف باید در مورد مرگشان تحقیق کند. اکبر محمدی و ولی الله فیض مهدوی تنها قربانیان سیستم زندان های ایران نیستند. در سالی که گذشت دست کم ۱۴ نفر به دلایل مبهم و یا در اثر شکنجه و بد رفتاری در زندان ها جان سپرده اند و به ادعای مسئولین ۱۲ نفر خودکشی کرده اند. در مورد هر یک از این فجایع باید تحقیق کرد.
در این سال محاکم جمهوری اسلامی احکام شلاق، بریدن دست و پا و انگشت و در آوردن چشم صادر کردند.
بهائیان، مسیحیان، دراویش و سنیان ایران تحت فشار و ستم روز افزونی بودند.
زنان ایران که با شهامت و درایت حقوق حقه خود را بدون خشونت مطالبه می کنند هدف حملات نیروهای انتظامی قرار گرفتند، و تحت فشار و ارعاب می باشند.
مدافعان حقوق بشر نیز در داخل کشور تحت فشار و سازمان هایشان غیر قانونی اعلام شد. و فعالین جامعه ی مدنی و دگر اندیشان تحت فشار قرار گرفتند.
شانزده سال پیش در چنین روزی، روزگارمان تیره و تار شد، از ضربه ی آن روز هنوز کمر راست نکرده ایم، و هر روز که زندگی عزیزی به ظلم و نامردمی نابود می شود، داغ ما تازه می گردد. امسال روز ۲۹ فروردین به احترام همه ی قربانیان نظام تاریک اندیش جمهوری اسلامی سرتعظیم فرو می آوریم و به آنان که عزیزانشان را در این سال از دست داده اند از صمیم قلب تسلیت گفته و خاطرنشان می کنیم که "امید، یادبودی در دفاع از حقوق بشر" ، در اختیارشا ن است تا حکایت ظلمی که بر عزیزانشان رفته را به گوش جهانیان برساند. بنیاد برومند در دادخواهی برای قربانیان نیازمند کمک خویشان، نزدیکان و دوستان آنان می باشد. با مراجعه به سایت بنیاد می توان به فرم های تکمیل و تصحیح دسترسی یافت و پرونده ی قربانی را کامل نمود www.abfiran.org . ما ایمان داریم که حقیقت تنها پادزهر توتالیتاریسم و خودکامگی است. دفاع از حقیقت شرط لازم ساختن آن ایرانی است که عبدالرحمن برومند و هزاران آزدی خواه دیگر برایش جان دادند.

ایران هرگز نخواهد مرد
بازماندگان عبدالرحمن برومند

 

 
 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به نهضت مقاومت ملی ايران