برگی از تاریخ؛ متن کامل سخنرانی شاپور بختیار در مجلس شورای ملی؛ به همراه خاطراتی از دیدار شاپور بختیار و شاه

 

شاپور بختیار سیاست‌مدار ایرانی، دبیرکل حزب ایران از اعضای جبهه ملی ایران و آخرین نخست‌وزیر ایران، پیش از آشوب ۱۳۵۷ خورشیدی بود. پس از واقعۀ ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از بنیان‌گذاران نهضت مقاومت ملی بود. در ۱۶ دی ۱۳۵۷ شاه و شاپور بر سر نخست‌ وزیری به توافق رسیدند. شاپور با پذیرش نخست‌وزیری هزینهٔ شخصی سنگینی پرداخت کرد تا جایی که هم‌مسلکان‌اش در جبههٔ ملی رأی به اخراج او و رد همکاری با دولت وی دادند. حکومت بختیار نخستین دولت مخالف نحوهٔ حکومت شاه پس از ۲۸ مرداد بود. بختیار از آغاز به کار فعالیت سیاسی خود و در طول دوران نخست‌وزیریش همواره محمد مصدق را رهبر خود می‌دانست و به پیروی از او تأکید می‌کرد. با اعلام بی‌طرفی ارتش در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ او تنها ماند و سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ دولتش سقوط کرد.

 

 

بختیار پس از ۶ ماه زندگی مخفیانه در ایران در تیر ۱۳۵۸ به فرانسه رفت و در قالب نهضت مقاومت ملی ایران به فعالیت علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخت. در دوران مبارزاتش در خارج از کشور، اولین سوءقصد به جانش در تابستان ۱۳۵۹ رقم خورد. بختیار از این سوءقصد جان سالم به در برد. برنامهٔ ترور او توسط گروهی به رهبری انیس نقاش صورت گرفت. دومین ترور ۱۱ سال پس از آن، منجر به قتل بختیار در سن ۷۷ سالگی در پاریس شد. هر دو سوءقصد توسط مقامات جمهوری اسلامی با استخدام تروریست‌هایی طرح‌ریزی شده بود.

به عقیدهٔ لادن برومند و افشین مبصر مهم‌ترین ویژگی‌های بختیار در تمامی دوران مبارزات سیاسیش، ایستادگی در برابر حکومت استبدادی، روح‌الله خمینی و عدم امکان هر گونه سازش با او، احیای مشروطه، اعتقاد و اصرار به اجرای قانون اساسی مشروطه و فدا کردن جان خود در راه ایجاد یک نظام سوسیال دموکرات و آزاد است. بختیار در پیش‌گفتار کتابش یکرنگی نوشته‌است، پیش از آن‌که خود را ایرانی و پای‌بند مذهب خاصّی بداند، به انسان و انسانیت اعتقاد دارد. فصل‌الخطاب تمام سخنرانی‌هایش این عبارت بود: «ایران هرگز نخواهد مرد.»

متن کامل سخنرانی شاپور بختیار در مجلس شورای ملی:

 

خداوندا مرا یاری ده که در این لحظات حساس کشورم و در این مکان مقدس که فضای آن طنین‌انداز صدای رادمردانی از جان گذشته بوده، جز خیر و صلاح مردم و جز راستی و صداقت کلمه‌ای نگویم.

ریاست محترم مجلس شورای ملی

خانم‌ها و آقایان

در تاریخ پر نشیب و فراز کشور کهن‌سال ما ایام تاریکی وجود داشته که اگر به دیدۀ تحقیقی بنگریم، اغلب دستاورد غلبۀ اجانب در ایام تسلط موقت آن‌ها بوده است. خطر کنونی که موجودیت و وحدت کشور را تهدید می‌کند، اگر به ظاهر از درون کشور و معلول فساد و عدم لیاقت دولت‌های ۲۵ ساله اخیر بوده، روز به روز روشن‌تر می‌شود که یک توطئۀ بین‌المللی عظیمی برای تضعیف و خدای نخواسته تجاوز به موجودیت و حاکمیت ایران است.

قبل از حضور در این مکان مقدس به همگان اعلام نمودم که اگر نخست‌وزیر این کشور بشوم، یک نخست‌وزیر مسوول خواهم بود و کلیۀ سنن پارلمانی و آزادی‌های فردی و اجتماعی را در مدنظر خواهم داشت. در صورتی که نمایندگان محترم که به اکثریت آرا بنده را کاندیدای نخست‌وزیری نمودید، به دولت من رای اعتماد بدهید، می‌توانید اطمینان داشته باشید که روح و کلام قانون اساسی که پیوند ناگسستنی با مذهب اسلام دارد همواره محترم شمرده خواهد شد. (آفرین)‌ و همان‌طور که بار‌ها به طور غیرمستقیم حضور نمایندگان محترم عرض شد اینجانب خود را متعهد و ملزم می‌دانم که هر دسیسه و هر فرد یا تشکیلاتی که برای تجاوز به وحدت و یگانگی ملت ایران تحمیل شود با تمام قوا برای خنثی کردن آن، مرا با نیروی لایزال ایمان و پشتیبانی ملت و قدرت ارتش که یکی از ارکان مهم ثبات و استقلال کشور است روبرو خواهد دید. (آفرین ـ ‌آفرین) ‌

دولتِ اینجانب نتیجۀ مسلم انقلابی است که از دو سال پیش برای رفع تجاوزاتِ مستمر و فجایع غیرقابل توصیف که در کشور متداول گردیده است می‌باشد. دولت اینجانب به اصول اهداف جبهه ملی ایران همواره چشم دوخته و در راه تحقق آن‌ها کوشش خواهد نمود.

در این موقع که خزانۀ دولت خالی و اکثر کارخانه‌های کشور تعطیل می‌باشند، من از شما افراد کشور و نمایندگان محترم تقاضا دارم که از بذل توجه در مورد به کار انداختن چرخ‌های اقتصادی کشور که ضامن استقلال و رفاه ملت است کوتاهی نفرمایند. باید به دولتی که در شرایط بسیار دشوار کنونی و با کمال حسن نیت و با‌‌ نهایت صمیمیت می‌خواهد بر طبق اصول و تعالیم عالیۀ اسلام و قانون اساسی و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، کشور را به سوی یک رژیم مترقی و خالی از فساد و تباهی سوق دهد، حداقل فرصت را داد. اکنون با ‌‌نهایت توقیر برنامۀ کوتاه مدت دولت را به حضور نمایندگان محترم تقدیم می‌نمایم و برای اجتناب از اطالۀ کلام، برنامۀ تفصیلی و درازمدت را نیز تکثیر نموده و در اختیار آقایان محترم خواهم گذارد.

رئوس برنامه‌های فوری دولت

۱- انحلال سازمان اطلاعات و امنیت کشور و جایگزین نمودن آن با یک دستگاه اطلاعاتی در خدمت استقلال و امنیت کشور و ملت. (احسنت)

۲- محاکمۀ سریع غارتگران و متجاوزان به حقوق ملت (احسنت) ‌یا از طریق دادگاه‌های موجود و یا از طریق تدوین و ارائۀ قوانین مورد نیاز به مجلسین جهت ایجاد دادگاه‌های ملی با اختیاراتِ خاص.

۳- انتصاب یک کمیسیون بی‌نظر جهت رسیدگی به کارهای گذشته و سوابق خدمتی مامورین ساواک و تحویل خلافکاران به مقامات قضایی برای محاکمه و مجازات عمل.

۴- آزادی کلیۀ زندانیان سیاسی. کلیۀ کسانی که برخلافِ اصول قانون اساسی مربوط به حقوق ملت ایران در محاکمی که استقرار آن‌ها مشروعیتِ قانونی نداشته محکوم شده‌اند، بایستی آزاد گردند. (احسنت) ‌در این مورد بسیار مسرورم که به اطلاع برسانم امروز صبح ۶۷ نفر از زندانیان محکوم به حبس ابد آزاد شدند.

۵- اعادۀ حیثیت کلیۀ زندانیان سیاسی که بعد از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تاکنون گرفتار شده‌اند.

۶- پرداخت غرامتِ معقول از طرفِ دولت به کلیۀ کسانی که به جرم سیاسی برای مدتی بیش از یکسال در زندان بسر برده‌اند و یا اینکه به جرم سیاسی مورد آزار قرار گرفته و نقص عضو پیدا نموده‌اند (‌از سال ۱۳۳۲ تاکنون). ‌

۷- پرداخت غرامت متناسب از طرف دولت به بازمانده‌های صغیر و یا تحتِ کفالت کلیۀ کسانی که در زندان‌های به اصطلاح امنیتی جان خود را از دست داده‌اند (از سال ۱۳۳۲ تاکنون).

۸- لغو تدریجی حکومت نظامی ضمن جلب همکاری مراجع محترم تقلید، در شهرهایی که حکومت نظامی در آن‌ها برقرار است. ضمنا به اطلاع نمایندگان محترم می‌رسانم که حکومت نظامی در شیراز ملغی شده و انشاءالله در هفتۀ آینده در یکی از استان‌های بزرگ کشور این اقدام تکرار خواهد شد.

۹- اعلام رسمی کشته‌شدگان سیاسی اخیر به عنوان شهدا از طریق گذراندن قانون از مجلسین.

۱۰- پرداخت غرامت از طرف دولت به خانوادۀ شهدا و به آن‌هایی که در مبارزات اخیر دچار نقص عضو شده‌اند.

۱۱- پایان دادن به اعتصابات با همکاری مراجع محترم تقلید، روشنفکرانِ صاحب رسالت، کارگران و صنعتگران.

۱۲- ایجاد یک زمینۀ نزدیکِ همکاری بین دولت و عالم روحانیت، به طوری که آیات عظام ناظر بر اجرای درستِ امور باشند.

۱۳- ترمیم خرابی‌های اخیر و به جریان انداختن امور روزمرۀ کشور.

۱۴- به جریان انداختن امور تولیدی کشور و بهبود وضع اقتصادی.

۱۵- برنامه‌ریزی برای ایجاد یک انتخابات آزاد در سطوح مختلف (از انجمن روستا تا انجمن شهر) و انتخابات آزاد شهرداری‌ها و بالاخره انتخابات مجلسین شورا و سنا.

۱۶- اخراج کلیۀ کارمندان خارجی زائد و کارگران خارجی غیرمجاز از کشور. در اینجا به اطلاع می‌رسانم که در اغتشاشات اخیر بازار تهران ۱۹۰ نفر افغانی دستگیر شده‌اند که همۀ آن‌ها کم و بیش مسلح بودند. دستور دادم آن‌ها را به مرز بازنگردانند، چون بایستی در ایران و در دادگاه‌های جزایی محاکمه و مجازات شوند. (آفرین)

۱۷- ایجاد امنیتِ اجتماعی در پناهِ قانون.

سیاست خارجی دولت ایران

سیاست خارجی این دولت مبتنی بر شناخت صحیح واقعیات داخلی و خارجی، صداقت در روابط بین‌المللی و صراحت از هر جهت خواهد بود. بر اساس این سه اصل است که دولت تصمیم قاطع دارد حقوق و منافع ملت ایران را که متضمن تمامیت ارضی، وحدت حاکمیت و امنیت ملی است حفظ کند.

خطوط کلی سیاست خارجی دولت که بر اصول فوق استوار خواهد بود عبارت است از: ‌

۱-‌ تقویت و توسعۀ روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای اسلامی.

۲- ‌حفظ و توسعۀ روابط با کلیۀ دول جهان به خصوص همسایگان، بر اساس احترام متقابل، ‌عدم مداخله در امور یکدیگر و همزیستی مسالمت‌آمیز با توجه کامل به منافع عالی ملت ایران.

۳- ‌با توجه به وجوه مشترک و بستگی‌های ملت ایران با ملل در حال رشد، دولت ایران به توسعۀ روابط با این کشور‌ها کوشا خواهد بود.

۴- ‌از آنجا که پیشرفت برنامه‌های توسعۀ اقتصادی و اجتماعی و مآلا تحقق آرمان‌های ملت ایران با وجود صلح و آرامش در روابط بین‌المللی ملازمه دارد، دولت ایران از هرگونه تلاش و کوششی که در جهتِ رفع تشنجاتِ بین‌المللی صورت پذیرد، پشتیبانی خواهد کرد. به عبارتِ دیگر، دولت در اختلافات و کشمکش‌های بین‌المللی به طور نسنجیده و به گونه‌ای ناپخته طرف یکی را در دعوی علیه دیگری نخواهد گرفت. بلوط از آتش بیرون نخواهد آورد و در برابر مسائل و معضلات خارجی موضعی را که منطبق با منافع واقعی ملت ایران و سازگار با اصول اعلام شدۀ سیاست ملی ایران است، اتخاذ خواهد نمود.

۵- ‌سیاست دولت ایران پشتیبانی بدون قید و شرط از اصول منشور ملل متحد و اعلامیۀ جهانی حقوق بشر و میثاق‌های مربوط می‌باشد و در راه اجرای این هدف در حفظ و حمایت از حقوق بشر و کمک به تحقق خواسته‌های مشروع مللی که در راه رهایی از قید و هرگونه استعمار یا آثار آن تلاش می‌کنند، اهتمام خواهد نمود.

۶- ‌در زمینۀ رفع تبعیض نژادی و مبارزه با آپارتاید که مجمع عمومی ملل متحد رویۀ رژیم‌های نژادپرست جنوب افریقا را به کرات محکوم کرده است، دولت ایران بدون توجه به ملاحظاتِ خاص، اقدامات جدی به عمل خواهد آورد و به این جهت تصمیم دارد که بر اساس قطعنامه‌های مصوب مجمع عمومی و در جهت رفع ایرادات منطقی به سیاست گذشته، در روابط خود با افریقای جنوبی تجدیدنظر بنیادی به عمل آورد و من‌جمله فروش نفت را به افریقای جنوبی قطع خواهد نمود. (احسنت) ‌

۷) در مورد مسئلۀ خاورمیانه، دولت ایران کمال همبستگی را با برادران عرب خود ابراز داشته و از آن‌ها به خصوص ملت فلسطین در راه تحصیل حقوق حقۀ خود پشتیبانی کامل به عمل خواهد آورد و نظیر افریقای جنوبی فروش نفت را به اسرائیل موقوف خواهد ساخت. (احسنت) برای اجرای اصول مذکور در فوق دولت باید سازمان دیپلماسی خود را که در واقع پیاده کننده و مجری سیاست خارجی است مورد تجدیدنظر کامل و قطعی قرار دهد تا عوامل منفی و موانعی را که در گذشته وجود داشته مانند قانون‌شکنی، تبعیض، بی‌بندوباری، حیف و میل اعتبارات دولت و تسلط روابط بر ضوابط از میان برداشته شود. دولتِ من تصمیم قطعی دارد که دستگاه دیپلماسی مملکت را به طور اساسی اصلاح و برای اجرای سیاست خارجی که اصول آن به عرض رسید، پاکسازی و با استفاده از تمام امکانات که تفصیل آن از حوصلۀ این مختصر خارج است تجهیز نماید. دولت من متعهد می‌شود که در وزارت امور خارجه به قانون‌شکنی و عدم رعایت مقررات اساسنامۀ قانونی این سازمان خاتمه دهد و لوایح دیگری هم برای تکمیل اساسنامه مذکور همانطور که در خودِ اساسنامه پیش‌بینی شده، در اسرع وقت برای تصویب قوۀ مقننه تقدیم نماید.

رئوس سیاست داخلی دولت

 

ـ ‌تامین آزادی فردی و اجتماعی. یعنی آزادی عقیده، آزادی بیان، آزادی قلم در چهارچوب قانون اساسی کشور.

 

ـ ‌اعاده حیثیت قوه قضایی و تامین استقلال آن.

ـ‌ عدم دخالت دولت در امور تجارت مگر به عنوان برنامه‌ریزی، ارشاد و کنترل.

ـ‌ عدم دخالت دولت در امور صنعت مگر صنایع نفت و گاز و مواد رادیواکتیو و نقش دولت در صنایع به منظور برنامه‌ریزی، ارشاد، کنترل و حمایت موجه.

ـ ‌عدم تمرکز در کلیۀ امور کشاورزی و تجدیدسازمان استانداری‌ها به منظور آمادگی و جوابگویی موثر به این برنامه.

ـ‌ تامین رفاه کارمندان دولت از طریق متناسب ساختن حقوق به حداقل معیشت و ایجاد امکانات رفاهی جنبی ضمن کوشش در بالا بردن بازده کاری کارمندان.

ـ‌ مبارزۀ پیگیر با فساد چه در دستگاه‌های دولتی و چه در بخش خصوصی.

ـ‌ برنامه‌ریزی، زمان‌بندی و اجرای در جهت خودکفایی کشاورزی و دامپروری کشور.

ـ‌ مبارزۀ شدید و همه‌جانبه با تورم.

ـ اجرای موثر برنامۀ تامین اجتماعی و محدود کردن آن به برنامه‌های واقعی دولت. قبل از ارائۀ جزئیات برنامه کار وزارتخانه‌ها در دولت اینجانب نظر نمایندگان محترم را به دو تغییر اساسی زیر در دو وزارتخانه جلب می‌نمایم.

آصف ـ‌ همه را منحل کنید!

نخست‌وزیر ـ ‌۱- به منظور جلوگیری از هرگونه دخالت ناروای دولت در امور دانشگاه‌ها و استقلال واقعی آن‌ها در دولت اینجانب، وزارت علوم و آموزش عالی منحل و به جای آن اداره‌ای در نخست‌وزیری به منظور برنامه‌ریزی و هماهنگی دانشگاه‌ها و مدارس عالی و تامین بودجه آن‌ها با توجه به نیازهای آموزش عالی کشور تشکیل خواهد شد (در این مورد لایحه‌ای با نظر اساتید محترم دانشگاه‌ها تنظیم و تقدیم مجلسین خواهد شد)‌.

۲- به منظور جلوگیری از هرگونه دوباره‌کاری و ضمنا لوث شدنِ مسئولیت‌ها، سازمان برنامه و بودجه مورد تجدیدنظر و تقلیل سازمان قرار گرفته تا آنجا که بتواند جوابگوی نیازهای کشور در بودجه‌بندی، گزارش‌دهی و کنترل اجرا باشد. نه بیشتر و نه کمتر (‌در این مورد نیز لایحه‌ای با همکاری کار‌شناسان برنامه‌ریزی تهیه و تقدیم مجلسین خواهد شد)‌. برنامۀ کار سایر وزارتخانه‌ها تهیه گردیده که به ساحتِ مقدس مجلس جهت اطلاع، بررسی و اعلام نظر تقدیم می‌گردد.

این بود سخنانی که به طور کلی عرض کردم اما آنچه که نمی‌بایستی از آن غافل بود شرایط واقعا اسفناک مملکت است. من وارثِ این اوضاعی شده‌ام که به هیچ وجه دخالتی در آن ندارم. من وارثِ یک مملکتِ پرآشوب و یک سازمان به هم ریخته‌ای شده‌ام که در این مدتِ بیست و پنج سال جز زندان و جز تبعید و جز خانه‌نشینی هیچ نقشی در آن نداشته‌ام و اگر اوضاع مسلما مثل چند سال قبل بود، دعوتی از من برای نخست‌وزیری نمی‌شد. در این صورت و با کمال خضوع در برابر نمایندگان محترم مجلس شورای ملی، تقاضای همکاری صمیمانه می‌کنم نه برای دولتِ من، نه برای شخص من و نه برای همکارانِ من. بلکه برای نجاتِ مملکت از خطر نابودی. من راهی را که در ۲۵ سال گذشته رفته‌ام ادامه خواهم داد و به قانون اساسی احترام خواهم گذارد، ولی برای من قانون اساسی این قانون اساسی نیست که در این چند سال مورد عمل قرار گرفته است. می‌بایستی استقلال قوه‌های قضاییه و مقننه و مجریه را در عین پاکیزگی اعاده کنیم تا بتوانیم جوابگوی معضلات اقتصادی و مشکلات گوناگون کنونی کشور باشیم.

من می‌خواهم برای آخرین بار این مطلب بسیار مهم را عرض کنم. در این شرایط بحرانی هر کس اعم از قوای انتظامی کشور، ارتش شاهنشاهی یا هر قدرتی که برای ایجاد نظم دولتی با این برنامه جلوی نمایندگان محترم می‌آید آن دولت نمی‌تواند دولت اختناق و ارتجاع نامیده شود. من با این برنامه آمده‌ام ولی ما امروز احتیاج به قوای ارتش و ژاندارمری داریم و توجه‌تان را به وضع بسیار اسفناک پلیس جلب می‌کنم و انشاالله با همکاری آقایان و تمام ملت ایران، با صبر و پشتکار و جسارت یکی بعد از دیگری تمام مشکلات را برطرف خواهیم کرد. در این عمل از پشتیبانی شما و از دعای آیات عظام و از مرحمت مراجع تقلید استمداد می‌طلبم و امیدوارم که در این راه همۀ دوستان و آشنایان که هیچ چیز جز صلاح کشور و مملکت را نمی‌خواهند مدنظر داشته باشند مرا یاری دهند. در خاتمه با اجازۀ نمایندگان محترم وزرای کابینه را بشرح ذیل حضورتان معرفی می‌کنم.

۱- خودِ بنده تا تعیین تکلیف شهربانی و ژاندارمری و پیدا کردنِ یک نفر واجد شرایط، وزارت کشور را هم قبول کرده‌ام. (مبارک است)

۲- وزیر کار و امور اجتماعی: ‌منوچهر آریانا (مبارک است)

۳- وزیر مشاور و سرپرست وزارت اطلاعات و جهانگردی: ‌سیروس آموزگار (مبارک است)

۴- وزیر صنایع و معادن: ‌دکتر عباسقلی بختیار (مبارک است) ‌

۵- وزیر امور اقتصادی و دارایی: ‌دکتر رستم پیراسته (مبارک است)

۶- وزیر جنگ: ‌تیمسار ارتشبد جعفر شفقت (مبارک است)

۷- وزیر بهداری و بهزیستی: ‌دکتر منوچهر رزم آرا (مبارک است)

۸- وزیر مسکن و شهرسازی: ‌مهندس جواد خادم احمدآبادی (مبارک است)

۹- وزیر آموزش و پرورش: ‌دکتر محمدامین ریاحی (مبارک است)

۱۰- وزیر پست و تلگراف و تلفن: ‌مهندس لطفعلی صمیمی (مبارک است)

۱۱- وزیر کشاورزی و عمران روستایی: ‌منوچهر کاظمی (مبارک است) ‌

۱۲- وزیر دادگستری: ‌یحیی صادق وزیری (مبارک است) ‌

۱۳- وزیر امور خارجه: ‌احمد میرفندرسکی (مبارک است) ‌

 

در خاتمه با کمال خوشوقتی عرض می‌کنم که در این لیستِ وزرایی که خدمت خانم‌ها و آقایان ارائه شد، هیچ‌کدام از این آقایان در مدت این ۲۵ سال سمت وزارت نداشته‌اند و اگر در کابینه‌ای شرکت می‌کردند چون دارای مسئولیت مشترک بودند ممکن بود مورد ایراد قرار بگیرند. البته اگر ایرادی هست در مورد مسائل بنده جوابگو خواهم بود. (احسنت)

(در این موقع عده‌ای که در لژ تماشاچیان نشسته بودند، دست زدند.)

 

خاطرات دکتر شاپور بختیاراز دیدار با شاه: سرآغاز

« شما را از کی ندیده ام ؟ »

« از ۲۵ سال پیش اعلیحضرت. قاعدتاً این تاریخ باید در خاطرتان باشد »

« در این فاصله هیچ پیر نشده اید »

من به تحقیق پیر شده ام. اما شاید آثاری که گذر زمان بر مخالفین رژیم میگذارد، با فرسودگی های ناشی از قدرت متفاوت باشد. در هر حال تاریخ در این ۲۵ ساله راه درازی پیموده است. در آن غروب اواخر دسامبر ۱۹۷۸ ، ایران به طرف هرج و مرج میرفت. من جلو پادشاه ایستاده بودم، به این منظور که بکوشم ایران را در سراشیبی که پرداخته اشتباهات مکرر بود، از لغزش کامل به عمق هرج و مرج باز دارم. دولتها سه ماه به سه ماه جایگزین هم میشدند. آموزگار، شریفامامی، ازهاری… آیا دولتی هم به نام دولت بختیار تشکیل خواهد شد؟ باید اوضاع سخت نابسامان باشد و اعلیحضرت محمد رضا پهلوی آگاه به میزان نابسامانی، تا چنین فکر دور از ذهنی به خاطرش خطور کند.

 

شاه صندلی به من تعارف کرد و ما رو در روی هم در سکوتی که در آن دیرگاه بر کاخ نیاوران گسترده شده بود، نشستیم.

«این پدیده خمینی چه صیغه ای است؟ »

«اعلیحضرت، واکنشی است در مقابل دولتهای پیاپی که ما از حضور شاه تقاضا کرده بودیم از آنها حمایت نفرمایند.»

« چطور؟ »

« چون اگر پشتیبانی اعلیحضرت نبود، هیچکس آنها را تحمل نمیکرد. »

پیامد این حرف سکوتی سنگین بود.

«اعلیحضرت، من به خزان زندگی رسیدها م. در این تالار حرفهای آلوده به دروغ زیاد زده شده است. اعلیحضرت مایلند که من هم به همان روال ادامه دهم، یا به من اجازه میدهند که حقایق را بگویم؟»

وقتی پادشاه در پرتو آخرین کورسوی اختر فرمانروائیش، قرعه فال به نام من زد، این نخستین حرفی بود که زدم. امروز هم الهامبخش نوشتن آنچه میدانم، همان میل بازگو کردن حقایق است، چون تاریخ سالهای اخیر ایران را از نزدیک شاهد بودهام و با آن زیسته ام. اگر فقط مسئله این بود که حوادث را محض خوشآیند فلان یا بهمان یا حتی خودم، شرح دهم، قطعاً دردسر کتاب نوشتن به خود نمیدادم.

 

اگر من ناگزیر شدم ایران را در شرایطی آشفته ترک کنم – که شرح چگونگی آن بعد خواهد آمد – بی شک برای نجات جان خودم بود، اما دلیل دیگری هم داشتم که اهمیتش هیچ کم از اولی نیست و آن اینکه فرصتی بیابم تا حرفهایم را بزنم و به مبارزهام ادامه دهم.

اگر من بتوانم برای خود یک صفت قائل شوم، این است که همیشه در عقایدی که آنها را درست میپندارم، پایداری و ثبات قدم نشان دادهام و امیدوارم که در وطنم، هموطنان نیز این صفت را برای من قائل باشند. من به آزادی، به این سرآمد موهبات، مؤمنم. من به حرمتی که لازمه تشخص بشری است مؤمنم. به گمان من هر دولتی میبایست این دو اصل را در تمام امور رعایت کند، به علاوه امکان رشد و شکوفائی را برای همه شهروندانش فراهم آورد.

من معتقدم که قانون پاسدار دمکراسی و از این رهگذر پاسدار آزادی است. در یک حکومت سلطنتی مشروطه، نظیر حکومت ما، شخص پادشاه نیز تابع قانون اساسی است و بر فراز یا ورای آن قرار ندارد. من همچنین معتقدم که رسوم و آداب یک ملت، پربهاترین میراث آن ملت است.

من برای رواج و حفظ این اعتقادات، بهایی گران پرداختهام، حتی جانم را برای آنها به خطر انداختهام. در تمام دوره ها برای سر من قیمتی تعیین شده است.

از نوجوانی، از زمانی که علیه فرانکو یا علیه هیتلر میجنگیدم، در عقایدم ثابت قدم بوده ام. در سال ۱۹۴۰ برای شرکت در جنگی که آن را برحق میدانستم در ارتش فرانسه نام نویسی کردم. سالها بعد وارث افکار مصدق شدم و به پیروی از سرمشق او با دیکتاتوری پادشاه به مبارزه پرداختم و مغایر مصالح شخصیم، از هرگونه همکاری با قدرتی که قانونشکن بود، سر باز زدم.

در زمان نخستوزیری، آنچه را گفته بودم میکنم کردم و این مسئولیت را – که در زمانی بسیار دشوار بر عهده من گذاشته شد – تا شرط هایم پذیرفته نشد، نپذیرفتم. من در آینده نیز به رسالتی که عقایدم بر عهدهام گذاشته است پایبند خواهم بود.

این نوشته، خطابهٌ دفاعیه نیست. من نه هیچ نیازی دارم و نه هیچ توقعی، مگر یک چیز، و آن اینکه دیگران مرا برای حرف زدن دربارهٌ کشور در تب و تابم، و حتی تا اندازهای برای حرف زدن به نام ملت ایران، معتبر و موجه بشناسند.

منابع:

مشروح مذاکرات دورۀ بیست و چهارم مجلس شورای ملی، جلسه ۲۰۴، پنج‌شنبه بیست و یکم دی‌ماه ۱۳۵۷

تاریخ ایران

ویکی پدیا

وبلاگ شاپور بختیار

کتاب یکرنگی؛ دریافت فایل پی‌ دی اف کتاب

نوشته ای از فرزاد سلطانزاده نادری

از: خبرنامه ايرانيان

 

 

بازگشت به صفحه اول

ساير مطالب مربوط به دکتر بختيار 

 

ارسال به: Balatarin بالاترین :: Donbaleh دنباله :: Twitthis تویتر :: Facebook فیس بوک :: Addthis to other دیگران